سر به زیر نیاز مندی ها/
مثلا روزنامه می خواندی/
خوانده بودند جمله ی کلمات/
سطرهای نیازمندت را/
روز و شب در پی تو می گشتند/
همه سلول های غمگینم/
تا نشان از تو یافتم، دیدم/
که عوض کرده اند بندت را/
طعنه های تو زخم زالوها/
نیش زنبورهای کندوها/
من بدبخت،مثل هالوها/
نوش جان می کنم گزندت را/
چه هوس ها که می زند به سرت/
از دغل دوستان دور و برت/
من به تلخی نگاه می کنم و/
مگسان می خورند قندت را/
و به تحقیق می توان فهمید/
هیچ کس جز تو دلپسندت نیست/
از محالات ممکن است اینکه/
بپسندت کسی پسندت را/
می برندم به خواب دیدن تو/
می برندم به خاک ریختنت/
روی گوری که سرنوشت من است/
دوزخا!گور من بهشت من است
زیاد امید ندارم/
که از تپیدن قلبم/
گلی دوباره بروید/
مگر بهار که سر شد/
کنار سنگ مزارم/
دلی دوباره بکارید/
کدام قلّه؟ کدام اوج؟/
منی که این همه کوهم/
از این جهان به ستوهم/
من از شکار نکردن/
شما از این که شکارم/
نبوده اید شکارید