این کتاب شامل پنج سخنرانی در مورد جنبه های مختلف هرمنوتیک(علم تاویل ) شیعه است که توسط کوربن در کنفرانس های ارانوس در اسکونا سوئیس ارائه شده است. عناوین سخنرانی ها به شرح زیر است:
1. واقع گرایی و سمبلیسم رنگ ها در کیهان شناسی شیعه
2. علم تعادل و مکاتبات بین جهانیان در عرفان اسلامی
3. معبد صبیان و اسماعیل گرایی
4. پیکربندی معبد کعبه به عنوان راز زندگی معنوی
5. ایماگو تمپلی در تقابل با هنجارهای سکولار
در این کتاب کربن، روح نماد و نمادرایی معنوی در اسلام را در شکوهی عریان و قابل فهم برای هر کسی آشکارا عیان میکند.
خوانش کربن به هیچ وجه یک خوانش سطحی نیست ، باید با پشتکار و دقت فراوان آن را خواند و درک کرد و اگر این اتفاق بیافتد گویی کتاب با درک عمیق به شما پاسخ می دهد.
هانری کربن در معرفی این مجموعه چهار جلدی گفته است: « از مجموع هفت دفتر که در چهار مجلد این اثر گردآمده اند:
مجلد اول حاوی وجوه معنایی امامیه، یعنی شیعه دوازده امامی است. در استخراج این مبانی به سرچشمه آن ها ، یعنی احادیث صادر شده از خود امامان نظر داشته ایم و در عین حال بازتاب و بسط این احادیث را در بزرگ ترین شارحان سخنان ائمه در عصر صفوی نشان داده ایم.
دومین مجلد تماما به کار عظیم احیاء سهروردی (قرن ششم هجری)، یعنی احیای یک حکمت نوری اختصاص داردکه می بایست همچنان پژوهش های متعددی به بررسی تطبیقی و مقایسه آن با فلسفه نور قرون وسطایی غرب (فلسفه روبرت گروستست) اختصاص یابد.
سومین مجلد که به روزبهان بقلی شیرازی اختصاص یافته است، به طرح مسائلی منتهی می شود که در حلقه «خاصان محبت» گرد آمده پیرامون دانته و نیز دیگرانی قبل از وی، مطرح بوده است.همچنین به معرفی تنی از چند برجسته ترین چهره های مابعد الطبیعی تشیع و تصوف اختصاص دارد.
(در چهارمین مجلد)، از طریق شناساندن چند شخصیت شامخ، به معرفی مکتب اصفهان می پردازد و معنای شیخیه را آشکار می سازد و به طور کامل به امام دوازدهم به مثابه قطب و نقطه تمرکز شور و اشتیاق شیعی که در اندیشه فتوت یا جوانمردی اوج می گیرد، اختصاص می یابد.
هانری کوربَن (یا با تلفظ فرانسوی آنری کُربَن) (به فرانسوی: Henry Corbin) (زادهٔ ۱۴ آوریل ۱۹۰۳ - درگذشتهٔ ژوئیهٔ ۱۹۷۸) فیلسوف، ایرانشناس، اسلامشناس، و شیعهشناس فرانسوی بودهاست. او بخشی از عمر خود را در ایران و خاورمیانه سپری کرد.
هانری کربن در ۱۴ آوریل ۱۹۰۳ در پاریس به دنیا آمد. پدرش هانری آرتور کربن، یک مدیر تجاری، و مادرش اوژن فورنیه کربن بودند. آموزشهای مذهبی کاتولیک را در کودکی آموخت و در مدرسه علوم مسیحی به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی در سال ۱۹۲۲ از مدرسه دیر سنت ماور پاریس دیپلم گرفت و برای تحصیلات دانشگاهی از ۱۹۲۳ به «مدرسه عملی مطالعات عالی» دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۹۲۵ لیسانس فلسفه و در ۱۹۲۸ با رسالهای راجع به آرای رواقی و آگوستینی در اندیشه لویی د لئون ، شاعر سده ۱۶ اسپانیایی فارغالتحصیل شد و بابت آن از دانشگاه سالامانکا جایزه دریافت کرد. وی همچنین از سال ۱۹۲۷–۱۹۲۶ دروسش را در مدرسه زبانهای شرقی آغاز کرد و با زبانهای عربی، سانسکریت آشنا شد و در سال ۱۹۲۹ در زبانهای عربی، فارسی و ترکی مدرک گرفت و به همکاری با کتابخانه ملی پاریس پرداخت. در سال ۱۹۳۳ کوربن با استلا لینهارت دختر کشیش و انسانشناس فرانسوی، موریس لینهارت ازدواج کرد.
هانری کربن، اولین مترجم آثار مارتین هایدگر به زبان فرانسه و همچنین معرفیکنندهٔ فلسفهٔ اشراق سهروردی و حکمت متعالیهٔ ملاصدرا به اروپاییان بودهاست. وی صاحب مکتبی در تاریخ فلسفهٔ اسلامی است و معتقد است فلسفه اسلامی معادل فلسفه عربی نیست و با مرگ ابن رشد پایان نیافتهاست، بلکه سنتی زنده و پویاست که در شرق جهان اسلام، بخصوص حوزه فرهنگی ایران، تداوم یافته و با بهرهگیری از احادیث امامان شیعه و امتزاج با فلسفهٔ ایران باستان و عرفان نظری به اوج رسیدهاست.همچنین از پایهگذاران فلسفه تطبیقی است که به نقادی فلسفهٔ مدرن غرب بر اساس سنت فلسفهٔ اسلامی میپردازد.
کوربن گرچه هنگام تولد پروتستان بود، با سنت کاتولیک پرورش یافت. در ۱۹۲۸ از طریق مدیر بخش مطالعات اسلامیِ سوربُن با نوشتههای سهروردی آشنا شد. سالها بعد کوربن اظهار داشت که آشناییاش با سهروردی، تکلیف سرنوشت معنوی او را برای عبور از این جهان مشخص کرد.
امروز زایر اربعین داشتیم امد خداحافظی گفت حلال کن ارث پدری من را یک ساله نمیده من که راضی نیستم کربلا هم نرفتم از همین جا میگم اقا جان مردم کوفه بی وفا فقط نبودن الان بیا ایران پراز بی وفا نسبت به شماست ظاهر مردم همه دیندارند میانشان که میروی وحشت میکنی از بی دینی وبی خدایی
شهید مطهری حاصل عمر امام در جایی فرموده ( نقل از استادرحیم پور ازغدی) ایرانیها قالتاقترین مردمان روی کره زمین هستند... حالا حساب کن قالتاقترین مردمان روی کره زمین صاحب اسلام ایرانی باشن.... به طور حتم هم به اصل دین اسلام ناب محمدی ضربه میزنند وهم بدعت جدیدو نوین در دین استخراج میکنند که اول به نفع ثروت وقدرت خاندان خود باشند... راستی چه قدر خوبه زود قیامت برپا بشه تا معلوم بشه حق با کیه!؟
اگر ایرانی هستی که این توهین شامل حال خودت هم میشه .اگر ایرانی نیستی بیجا میکنی به ملت شریف ایران توهین میکنی
اصلا شهید مطهری چنین چیزی نگفتن. شما کافیه یه سفر چین یا انگلستان برید و بعد کاملا درک میکنید که کی قالتاقه!
اگر به تاریخ شکلگیری دینی به اسم اسلام نگاه کنید نقش پررنگ ایرانیان و فارسی زبانان را در تشکل و قوام این دین خواهید دید از جمله اینکه نویسندگان کتب صحاح سته همه در سرزمینهای ایران بزرگ فرهنگی (به تعبیر مرحوم جواد طباطبایی) نشو و نما کرده اند... نویسندگان کتب اربعه شیعه همه ایرانیند... بسیاری از قواعد فقهی اسلام در ایران ساسانی رواج داشته... آیا شکل ساختمان کعبه برای شما آشنا نیست مثلا بنایی که در نقش رستم استان فارس برای ۲۵۰۰ سال همچنان پابرجاست..حالا ما باید یقه چه کسی رو بگیریم...ایرانیها استعداد عجیبی در ایجاد مذاهب جدید دارن... همین الان هم هر از گاهی یک پیغمبر یا امام زمان جدید در ایران ظهور میکنه
جناب سهیل خب بیشترین جمعیت و وسعت سرزمینهای خلافت اسلامی متعلق به ایران ساسانی بوده این که تعجبی نداره در این شکی نیست که فقهای مسلمان از پیشینیان استفاده کردن اما این که بگیم بسیاری سند میخواد و در مورد کعبه به عرض برسه که ساختمان کعبه زرتشت مثل مقبره منسوب به کوروش تقلیدی از سازههای لیدیایی در آسیای صغیر بوده و نمونه قبلی در ایران نداشته
جناب کاربر سایت. اگر به نقشهی امپراتوری اسلامی که تا قلب اسپانیا کشیده شده نگاه کنید میبینید در نهایت سفسطهای که امثال حضرتعالی میتوانید انجام بدهید میتوانید بگویید ایرانشهر نهایتا نیمی از وسعت امپراتوری اسلامی را داشته در صورتی که بجز چند مورد کمتر از انگشتان یک دست تمام دانشمندان تاریخ اسلام همگی ایرانی بودند . آن یکی دو مورد هم تربیت شدهی اساتید ایرانی بودند. باور ندارید بفرمایید مطالعه بفرمایید. ثانیا دربارهی معماری بناها و تاریخ و سبک معماری اونها اگر سواد و اطلاعات کافی ندارید صحبت نفرمایید. ثانیا حرف مفت زدن آسان هست ولی اثبات مفت بودن حرف حضرتعالی در این مورد معماری بناها چندین صفحه نوشتن میخواهد که بنده حوصله ندارم و در همین میگویم که بدون سواد لازم صحبت نکنید.
جناب کاربر سایت. وسعت ایرانشهر در مقایسه با امپراتوری بزرگ اسلامی که تا قلب اسپانیا کشیده شده بود نهایتا نیمی از اون هست در صورتی که بجز کمتر از تعداد انگشتان یک دست تمام دانشمندان دورهی اسلامی ایرانشهری هستند و آن چند مورد هم اساتید ایرانی داشتند یعنی تحت فرهنگ ایرانشهری بودند. ثانیا راجع به معماری آرامگاه کوروش کبیر و کعبهی زرتشت ، یک ادعای بی پایه و اساس مثل آنچه حضرتعالی راجع به تقلید معماری از لیدی فرمودید نصف خط هم کافی اش هست اما اثبات بی پایه بودن و صحیح رو گفتن چندین صفحه نوشتن لازم داره که من متاسفانه حوصله ندارم فقط خواهش من این هست وقتی راجع به چیزی علم ندارید و فقط چیزی رو در جایی مثل مجازی شنیدید تکرارش نکنید.
جناب کاربر سایت. اگر به نقشه دقت بفرمایید وسعت ایرانشهر نهایتا نیمی از وسعت امپراتوری اسلامی هست که تا قلب اسپانیا کشیده شده. اما از میان چند صد دانشمند دورهی اسلامی کمتر از تعداد انگشتان یک دست از آنها غیر ایرانی هستند و بقیه از ایرانشهر هستند . آن چند نفر هم اساتید ایرانی داشتند یعنی بقول همشهری بزرگوارم مرحوم استاد جواد طباطبایی در جاذبه و تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانشهری بودند. ثانیا راجع به معماری آرامگاه کوروش کبیر و رصدخانهی واقع در نقش رستم موسوم به کعبهی زرتشت ، هممیهن عزیز ادعای غیر علمی و بیپایه و اساس رو در نیم خط هم میشود گفت اما رد یک ادعای گزاف و غیر علمی و بازگو کردن صحیح و علمیاش صفحهها نوشتن لازم داره خصوصا در بحث معماری و تاریخش. متاسفانه بنده اکنون حوصلهی چند صفحه تایپ کردن دیگر رو ندارم و فقط خواهش بنده از شما این هست که آنچه در مجازی میخونید ( خصوصا در رسانههای پانترکیست) رو نه باور کنید نه بازگو چون هرآنچه این رسانهها میگویند عِرض خود بردند بیش نیست. ممنون.
اسلام ایرانی!
سی چه چاپ نیکنی ؟
لطفأ تجدید چاپ کنید
لطفأ جلد چهارم بخش دوم را چاپ مجدد کنید .باتشکر
خیلی وقته تجدید چاپ نشده
چرا تجدید چاپ نمیشه ؟