در رمان "لاله رخان" به قلم "پروانه شفاعی" داستان آلا، یک دختر ایرانی را میخوانیم که در ازبکستان بزرگ شده است. مادربزرگ مادری آلا از پسردایی او که سجاد نام دارد، میخواهد که آلا و مادرش را به ایران بازگرداند. این درحالی است که آنها سالها پیش از ایران رانده شدند و حالا مادربزرگ میخواهد برای آخرین بار قبل از مرگ، آنها را ببیند.
این چنین سفر پرآشوب و چالشبرانگیز که سر آغاز داستان "لاله رخان" از "پروانه شفاعی" است، آغاز میگیرد. سفری که از ازبکستان آغاز میشود و در کوچه پس کوچههای کن به پایان میرسد.
اما داستان "لاله رخان" فقط داستان آلا و مادرش نیست؛ سجاد که به ازبکستان رفته، در آنجا با دختری آشنا میشود که از ایران و ایرانیان نفرت دارد و وقایع و گرههایی که در ابتدای کتاب مورد بحث قرار گرفته، در همین آغاز، توجه خواننده را بر خواهد انگیخت.
"لاله رخان" از کلیشههایی میگوید که شاید هر کدام از ما به نحوی در زندگی خود با آن درگیر بودهایم. آبرویی که فقط به حرف مردم بند است و خانوادههایی که چارچوبی را بر اساس حرف دیگران ایجاد میکنند و اگر فرزندشان از آن چارچوب خارج شود حتی تا آنجا پیش میروند که او را طرد کنند.
با وجود تعداد زیاد شخصیتهای رمان "لاله رخان"، "پروانه شفاعی" شخصیتپردازی آن را به نحوی عالی ترتیب داده است و هر فردی یک روایت و یک معما برای گفتن دارد که در طول کتاب آن را توضیح میدهد. نویسنده با استفاده از قلمی گرم و روان، مکانها و فضاهای کتاب را به گونهای به تصویر کشیده است که بتوانید به راحتی آن را در تخیل خود تصور کنید.
کتاب لاله رخان