"دوازدهم" اثری است با محوریت امام زمان (عج) که "علی موذنی" زمانی بیش از یک سال را به تحقیقی گسترده و سپس نگارش آن اختصاص داد. این اثر که پس از طی فراز و نشیب های فراوان و جنجال های رسانه ای، بعد از مدت زمان بسیار طولانی نسبت به تاریخ اتمام نگارش آن به انتشار رسید، دغدغه های معاصر مربوط به قائم آل محمد (عج) را زیر ذره بین قرار می دهد. "علی موذنی" با تاکید بر اهمیت نگرشی عقلانی به وجود مبارکی که با گذشت بیش از یک هزاره، همچنان در ذهن و یاد شیعیان پایدار است، "دوازدهم" را که هم اثری تاریخی و هم داستانی است به نگارش درآورده است.
قبلا در مورد بعضی شخصیت ها نوشته بودم، زنده و مرده. معمولا با زنده ها مستقیم صحبت میکردم و از خودشان مدرک و سند می گرفتم و احیانا با آشناهایشان هم گپی می زدم و در طول نوشتن اگر لازم می شد، برای پرکردن جاهای خالی، با شخصیت مورد نظر بارها صحبت می کردم، اما در مورد شخصیت هایی که از دنیا رفته بودند، اگر تاریخی بودند، اسناد و مدارک موجود و گفت وگو با افراد آگاه درباره نقش تاریخی آن ها تا حدود زیادی مشکل را حل می کرد. بررسی خصوصیات اخلاقی شخصیت ها چه مرده چه زنده در گفت وگو با دوست روان شناسم هم کمک بزرگی بود. اما امام زمان! آن شب برای اولین بار به او فکر کردم. تا آن شب از کنار نام او فقط عبور کرده بودم. نمیدانم تکلیفم با او، مردی که هم تاریخی است هم معاصر، چیست؟ چگونه می توان با شخصیتی چنین که موجودیتش در بستر زمان ادامه پیدا کرده و مثل هر بشر دیگری با طول عمری هفتاد هشتاد ساله در تاریخ متوقف نشده است، کنار آمد؟ منظورم کنارآمدن یک نویسنده در پرداخت شخصیتی است که هرچند فرازمانی است، اما در میان انسان های زمان گرفته زندگی می کند و تجربه ای منحصربه فرد دارد.
ملیکا و فاطمه از پس پرده حیاط را نگاه می کردند. فاطمه گفت: «نمی گویم جعفر، می گویم قابیل! با پدرم، با برادرم ، با مادرم و با ما چه ها که نکرده است!» ملیکا گفت: «به نظر سوگوار نمی آید.» فاطمه گفت: «فکر می کند آب گل آلود شده است. می خواهد ماهی درشت بگیرد. اما کور خوانده. اگر مادرم نیست جلویش را بگیرد، من که هستم!» و به ملیکا نگاه کرد و انگار متوجه شود که در حضور او حرف خوبی نزده، با تأکید گفت: «ما!» ملیکا لبخند زد و سر تکان داد. فاطمه گفت: «برویم!» ملیکا به آسمان نگاه کرد. صدای امام در گوشش پیچید: «جدم، موسی ابن جعفر که سلام بر او باد، فرموده است هرگاه از زمین و زمینیان دل تنگ شدی، به آسمان نگاه کن و سه بار بگو: بسم الله الرحمان الرحیم.