«جامهدران» مجموعه داستانی از ناهید طباطبایی است. او را اهالی ادبیات و خیلی از خوانندگان، به واسطه داستانهای کوتاه و بلندش میشناسند؛ بخصوص که از روی برخی داستانهایش هم اقتباسهای سینمایی شده است؛ مثلا از روی رمان «چهل سالگی»اش، فیلمی به همین نام ساختهاند. یا از همین مجموعه داستان «جامه دران» هم فیلمی با همین نام به کارگردانی حمیدرضا قطبیزاده ساخته شده است.
ناهید طباطبایی، ادبیات دراماتیک و نمایشنامهنویسی خوانده است. او میتواند عناصرداستانی را به گونهای به کارگیرد تا در تصویرسازی آنچه میخواهد به خواننده منتقل کند، موفق باشد.
از یاد رفته در باد، همایون، مراسم ختم آقای ... ، شهر چرخ و فلکها، دوچرخۀ دکتر و... عناوین برخی داستانهای این مجموعه هستند. او در هر یک از داستانها سعی کرده است حسی ناب را از دل ماجراهایی ساده بیرون بکشد. حسی پنهان و یا خاموش که از چشمها دور مانده است. مثلا داستان «دوچرخه دکتر» روایت دکتری است که در کودکی در آرزوی داشتن دوچرخه بوده، حالا که بزرگ شده و سالها گذشته، برای خودش دوچرخهای خریده است و... داستانی تاثیرگذار که غم و حس دکتر به خواننده منتقل میکند. داستان «شهر چرخ و فلکها» روایتگر دو رفتگر شهرداری است. نویسنده در این داستان روی این دو رفتگر مکث کرده است که حالا تصمیم گرفتهاند وقتی شهربازی تعطیل است، سوار بر چرخ و فلک شوند. ناهید طباطبایی در داستان «مراسم ختم آقای...» سعی کرده است از دیدگاه افراد مختلف به یک مجلس ختم نگاه کند. او نگاهها و زوایای مختلف را روایت کند. داستان «همایون» هم که فیلم «جامه دران» از روی آن برداشته شده، سه اپیزود است و روایتگر دختری است که وقتی پدرش فوت میکند، میفهمد برادری داشته که از وجودش بیخبر بوده است و...
ناهید طباطبایی سالهاست مینویسد و کلاسهای نویسندگی نیز برگزار میکند. او از پس سالها نوشتن، نشان داده که همواره سعی داشته است، حسها و دغدغههای پنهان انسانها، آرزوهای فروخورده، بغضهای ناتمام زنها و... را ببیند و در کارهایش آنها را به شکلهای مختلف بیاورد. مجموعه داستان «جامهدران» هم مانند سایر مجموعههای این نویسنده از همین ویژگیها برخوردار است و کسانی که کارهای او را دنبال میکنند، بیتردید آن را هم از قلم نمیاندازند.
کتاب جامه دران