«برف و نرگس» مجموعه داستانی از ناهید طباطبایی است. ناهید طباطبایی از نویسندگان باتجربه و شناختهشدۀ ادبیات ایران است. از او تاکنون رمانها و مجموعه داستانهای متعددی به چاپ رسیده است. او علاوه بر نوشتن به امر آموزش داستان نیز میپردازد و در بسیاری از جوایز ادبی به عنوان داور حضور دارد. از روی برخی داستانها و رمانهای طباطبایی اقتباس سینمایی نیز شده است که از آن میان میتوان به داستان «جامهدران» و رمان «چهل سالگی» اشاره کرد.نوشتههای ناهید طباطبایی ساده و عینی هستند. او در رشتۀ نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک درس خوانده است بنابراین داستانهایش علیرغم سادگی، ساختار درستی دارند و او از عناصر داستان به خوبی استفاده میکند تا توجه خواننده را جلب و او را با داستان همراه کند. موضوع داستانهای کتاب «برف و نرگس» مثل بسیاری از داستانهای طباطبایی، زنان، دنیای آنها و دغدغههایشان است. در این مجموعه نویسنده کوشیده است که در هر داستان برش کوتاهی از زندگی را به نمایش بگذارد بدون آنکه قضاوتی در این باره بکند و یا اینکه آدمهایی عجیب و غریب را روایت کند. یک اتفاق ساده و کوچک داستان را شروع میکند و آدمهایی معمولی در زندگی خودشان در عادیترین و واقعیترین شکل ممکن داستان را پیش میبرند. این امر در داستانهای «حرفی برای گفتن»، «دلتنگی» و «مرد خانه» دیده میشود.
در داستان «دلتنگی» شاهد دلتنگی مردی بعد از بازنشستگی و رابطهاش با دخترش هستیم. در داستان «حرفی برای گفتن» دختری برای مادرش قصهای سر هم میکند و داستان «مرد خانه» روایت پسری است که پدر و مادرش او را سر راه گذاشتهاند.
همۀ داستانهای این مجموعه گوشهای از زندگی و یا احساس و حال و هوایی خاص را روایت میکنند. در داستان «برف و نرگس» که نام کتاب نیز برگرفته از این داستان است، زنی چهل ساله با دیدن برف دچار احساسات میشود و حسهایی در او زنده میشوند. در داستان «پنجشنبۀ آخر سال» دختری برای فرار از گردگیری و کارهای نظافت آخر سال، به آرایشگاه آمده است تا به این چرخۀ تکراری تنوعی ببخشد.
داستانهای این مجموعه به همین اندازه ساده هستند. نثر روان نویسنده، این سادگی را ملموس میکند و خواننده را وارد لحظات خاصی میکند. داستان «ملاقات» روایت زنی است که در زندان منتظر ملاقات پسرش است. در داستان «پنجرۀ رو به رو» پیردختری متوجه میشود دانشجوی خانۀ روبرویی از جلوی شیشه تکان نمیخورد. در داستان «حساسیت» دختر خانواده فهمیده است سر و گوش پدرش میجنبد و مادرش گریههایش را به حساسیت فصلی نسبت میدهد.
داستانهای «برف و نرگس» روایتگر حسها و آرزوهای فروخورده هستند و شخصیت اصلی بیشتر آنها زنان هستند؛ زنان در نقشهایی مثل مادر، همسر و یا دختر. داستانهای این مجموعه، ساده هستند اما در پس این سادگی جهانی ویژه را روایت میکنند.
کتاب برف و نرگس