1. خانه
  2. /
  3. کتاب بیهوده

کتاب بیهوده

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
5 از 1 رأی

کتاب بیهوده

An Inessile Book
انتشارات: دوستان
٪15
75000
63750
3.8 از 1 رأی

کتاب بیهوده

An Inessile Book
انتشارات: کارنامه
٪15
200000
170000
معرفی کتاب بیهوده
کتاب «بیهوده» اثر کریستین بوبن، دریچه‌ای به‌سوی ژرفای فلسفه زندگی است که با زبانی ساده و شاعرانه، خواننده را به سفری ماجراجویانه در باب هستی و نیستی می‌برد. این کتاب، مجموعه‌ای از جملات کوتاه و نغز است که ذهن خواننده را روشن کرده و او را به اندیشیدن درباره‌ی مفاهیم عمیق زندگی وا می‌دارد.
بوبن در این کتاب، با بیانی موجز و تأثیرگذار، به مفاهیمی بنیادین همچون معنای زندگی، مرگ، عشق، تنهایی و خوشبختی واقعی می‌پردازد. او با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مفاهیم پیچیده فلسفی را به زبانی ساده و فهمیدنی برای عموم بیان می‌کند. به‌عنوان مثال، او زندگی را به رودخانه‌ای تشبیه می‌کند که در مسیر خود، با فراز‌و‌نشیب‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود و در‌نهایت به دریای بیکران می‌پیوندد.
یکی از ویژگی‌های برجسته کتاب «بیهوده»، نگاه متفاوت و خلاقانه آن به مسائل زندگی است. بوبن با نگاهی فلسفی و عمیق، مفاهیمی را که ممکن است برای بسیاری پیش‌پاافتاده به نظر برسند، از زاویه‌ی جدیدی بررسی می‌کند. او با طرح پرسش‌هایی چالش‌برانگیز، خواننده را به تفکر درباره‌ی پاسخ‌های آن‌ها وا می‌دارد. به‌عنوان مثال، او می‌پرسد «آیا خوشبختی هدف است یا مسیر؟» یا «آیا مرگ پایان زندگی‌ست یا آغاز سفری جدید؟».
بوبن در برخی از جمله‌های خود، به اهمیت سکوت و تنهایی در زندگی اشاره می‌کند. او معتقد است که سکوت و تنهایی می‌توانند به انسان کمک کنند تا به درون خود بنگرد و به شناخت عمیق‌تری از خود و جهان هستی دست یابد.
با وجود اینکه کتاب «بیهوده» به موضوع‌های جدی و فلسفی می‌پردازد، اما در برخی از عبارت‌های آن، می‌توان رگه‌هایی از شوخ‌طبعی را نیز دید. این طنز نه‌تنها از سنگینی و جدیت کتاب نمی‌کاهد، بلکه به جذابیت و خوانایی آن می‌افزاید.
همچنین بوبن در برخی از جملات خود، از تضادها برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کند. این پارادوکس‌ها، خواننده را به چالش می‌کشند و او را به تفکر عمیق‌تر درباره مفاهیم مورد بحث ترغیب می‌کنند.
بوبن از اهمیت زندگی در زمان حال نیز به‌سادگی عبور نمی‌کند. او معتقد است که گذشته و آینده، تنها در ذهن ما وجود دارند و تنها چیزی که واقعی‌ست، همین لحظه حال است. او خواننده را تشویق می‌کند تا از لحظه حال لذت ببرد و از آن برای رشد و شکوفایی خود استفاده کند.
در کل می‌توان گفت که جملات کتاب «بیهوده» دانه‌هایی هستند که در ذهن خواننده کاشته می‌شوند و به مرور زمان، رشد کرده و به درخت تنومندی از اندیشه و خرد تبدیل می‌شوند.
کتاب «بیهوده» برای طیف وسیعی از مخاطبان مناسب است. این کتاب می‌تواند برای کسانی مفید باشد که به‌دنبال معنای زندگی هستند، به فلسفه و تفکر عمیق علاقه دارند و از خواندن جملات کوتاه و نغز لذت می‌برند.
درباره کریستین بوبن
درباره کریستین بوبن
کریستیان بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تاکنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته و در کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می دهند. برای او تجربه های ساده زندگی کودکی، عشق، تنهایی دستمایه خلق آثاری عاشقانه است. بوبن بیش از آن که به مضامین و کلمات اهمیت دهد، به آوا و لحن کلام می پردازد؛ با این حال نوشته های او سرشار از اندیشه اند. اندیشه ای که از زندگی عاشقانه اش و از عشقش به زندگی سرچشمه می گیرد. برای بوبن نوشتن، سراییدن آواهاست.
مقالات مرتبط با کتاب بیهوده
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
ادامه مقاله
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

نظر کاربران در مورد "کتاب بیهوده"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

نمی دانم مجذوب نویسنده این کتاب شدم یا مترجم آن مرا شیفته خود نمود. چند ماهی می‌شود تهیه‌اش نموده‌ام. اما هنوز به قفسه کتاب‌ها منتقل نشده‌است. هر از گاهی که خسته از کار روزانه روی مبل لم می‌دهم دوست دارم چند جمله‌اش را دوباره مزمزه کنم تا کامم شیرین شود. بخشی از متن کتاب: از شاعر اثری نیست، چرا که هیچ کس شاعر نیست. هیچ کس نیست که همچون کودکی که می‌خندد یا درختی که میوه می‌دهد، شعر بگوید. هیچ کس شاعر نیست؛ ناتوانی او یا ظرافت او. تنها شعر وجود دارد. شعر به‌سان برف، به‌‌سان فصول وجود دارد. اما هیچ کس شعر«نمی‌سازد»، همچون که هیچ کس نمی‌تواند رگبارهای بهاری یا برف زمستانی را بر ما ارزانی دارد. شعر حیات زلالی است که در وجود ما گام می‌نهد تا آن را بشناسیم، شناختی اثیری، ظریف، همانند شناختی که مادر از فرزند یا عاشق از معشوق دارد؛ بیش از آن که دانستن باشد، لبخند است. بیش از آن که سخن باشد، سکوت است. شعر چیزی نیست جز تُردی این شناسایی و بیداری خلوص در ما که بسی والاتر از ماست. این خلوص از زیبایی یک نوشتار سرچشمه نمیگیرد، بلکه از شفافیت یک زندگی پدید می‌آید. و «شاعر»، اگر به راستی باید این واژه را نگاه داشت، کسی است که نَفَس خود را در سینه حبس می‌کند و برای زمانی کمابیش طولانی، تبدیل به هیچ‌کس می‌شود. غرابت او از آن روست که در عین خاموشی گویاست. روی سخن او با دیگران نیست. روی سخن او با خودش است...

1401/12/01 | توسطفرزانه پوربهرام
11
|