این کتاب اثری است از نویسنده و روزنامه نگار کشورمان که ماجرای آن در دوره رضاخان روایت می شود. در داستان پیش رو مسعود هم چون دیگر آثارش پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه خود را مورد توجه قرار داده و از خفقان، جهل و نادانی موجود در سرزمینی حکایت کرده که اقدامات به اصطلاح اصلاح گرانه در آن چیزی جز ویرانی اجتماعی به دنبال نداشته است. هنگامی شخصیت آزادمنش داستان پس از اتمام تحصیلاتش به ایران باز می گردد از شرایط بسته و غیر قابل تحمل آن به ستوه می آید و در نهایت خود را به کام مرگ فرو می فرستد.
کتاب گل هایی که در جهنم می روید