این کتاب نخستین داستانی است که به قلم نویسنده نگارش شده و ماجرای آن به دوران پیش از انقلاب اکتبر باز می گردد. حسنعلی خان، مردی آگاه و روشنفکر است که در پی مرگ دوست گرامی اش، سرپرستی همسر و فرزند او هما را در کنار سرپرستی خانواده خود به دوش می گیرد. او خود را موظف می داند تا از یادگاری رفیق اش به بهترین نحو مراقبت کند؛ حال آن که گذر زمان عشقی ممنوعه را در وجودش پرورش می دهد و کار را به جایی می رساند که مرد در دوراهی دشواری که یک سویش رسیدن به کام دل و سوی دیگرش جوانمردی است گرفتار می شود. هما دختری است که دل از حسنعلی خان می برد.
کتاب هما