کتاب روزگار سیاه

Roozgare Siyah
کد کتاب : 73655
شابک : 978-6226258746
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 176
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب روزگار سیاه اثر عباس خلیلی

رمانی دغدغه مند و اجتماعی که بیچارگی و وضع نامطلوب زنان مسلمان را به تصویر می کشد. جامعه ای که در آن زنان تن به ازدواج اجباری می دهند، به ناحق فاحشه خوانده می شوند و از ضعف و بیچارگیشان برای اطفای شهوت مردان سوءاستفاده می شود. داستان نویسنده ای که برای فرار از همهمه ی سیاست و خروش مردم، ولوله ی اجتماع و فساد اخلاق، کذب و ریاء بشر و مداهنه و مجامله از تهران به کرمانشاه و در آغوش کوهسار می رود و از قضا با زنی هرجایی که او هم از تهران به کرمانشاه آمده و به بیماری سل مبتلاست آشنا می شود. زن به تدریج نسبت به او احساس اعتماد می کند و به شرح حال و سبب بدبختی خود برای نویسنده می پردازد.

کتاب روزگار سیاه

عباس خلیلی
عباس خلیلی عراقی دیپلمات، شاعر، نویسنده و مدیر روزنامهٔ اقدام بود. او پدر سیمین بهبهانی، نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی بود.عباس خلیلی نوهٔ حاج ملا علی خلیلی تهرانی بود. میرزا حسین خلیلی تهرانی از رهبران مشروطه ایران، عموی پدر اوست. او به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت و حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامهٔ فردوسی را به عربی ترجمه کرده‌است و در ضمن چند رمان نیز به قلم او منتشر شده‌است. برادر او، جعفر خلیلی، نویسندهٔ معروف عراقیست.عباس خلیلی یکی از دوازده سران قیام نجف در سال ...
قسمت هایی از کتاب روزگار سیاه (لذت متن)
فردا، ای فردای سیاه! فردا روزی خواهد بود که احساسات یک دختر بیچاره تباه حال را قربان اراده خواهند کرد، فردا روزی خواهد بود که مرا گوسفندوار به سلاخ خانه تحکیم خواهند کشید فردا دیگر نه عشق خواهد بود و نه معشوق. جز یک مرد عبوس زشت چهره همدم و انیس نخواهم داشت. فردا آن چه را از روز ازل برای من بی نوا قسمت کرده اند نصیب من خواهد شد. فردا روز عقد مشروع و روز ازدواج با شرافت خواهد بود، شوهر که و زوجه که خواهد بود؟ روزگاری بگذشت و پدر و مادر من مستعد تزویج من و برادرم بودند، نخست ازدواج مرا و نام شوهر مرا مکتوم داشتند سپس ناگزیر اظهار نمودند که: دختر جان ما چنین صلاح دانسته ایم که دختر بدهیم و دختر بگیریم. گرو بگذاریم و گرو بپذیریم تو را به فلانی می دهیم و خواهر او را برای برادرت عقد می کنیم تا هر دو از حیث زندگی آسوده و خوشبخت شوید. سفاهت را ببینید! ظلم را تماشا کنید! تصور کردند به این واسطه و به این سبب هیچ یک از زن و شوهر از یکدیگر جدا نخواهد شد. هیچ کس قادر بر فراق و طلاق نخواهد بود ای بیهوده ازدواج! ازدواج اجباری! ازدواج روح گداز!