ایمون که به دنیای سایه های پریان برگشته بود، از در بسته قطار رد شده و از اون بیرون پریده بود. بی معنی بودن مادیات دنیای انسان ها برای اون، گاها کمک بزرگی فراهم کرده بود. یه جورایی اونهایی که هرگز از دنیای موجودات افسانه ای بیرون نرفته بودن، از این نعمت محروم بودن. اکثر اونها از دنیای انسان و اشیای مربوط به اونها فاصله می گرفتن و از این می ترسیدن که ممکنه اونها رو مثل حشرات بگیرن و درونشون گیر بیفتن. میتونی با یک فشار از درون اشیا رد بشی، ولی اگر از حرکت بایستی اون پایان کارت میشه.