داستانی خوش ساخت با احساسات و هیجانی غنی.
یک داستان معمایی پرتنش که تاریخ و اسطوره های اسکاندیناوی را در هم می آمیزد.
کربی، رمان نویسی قدرتمند و در حال شکوفایی است.
هیک همچون غولی یخی آن ها را لگدکوب می کند و در هم می کوبد؛ با دیدن این صحنه، ترس و وحشت وجودم را پر می کند. سپرها می شکافند، شمشیرها می شکنند و نیزه ها خرد می شوند. دورتا دورش، جسدها روی هم کپه می شوند. اما هنوز برسرکر آخرین نفرشان را به آن دنیا نفرستاده، موج جدیدی از جنگجویان به طرفش حمله می کنند. نگهبانان ما را عقب می کشند و از صحنه نبرد دور می کنند. ترس را در وجود جنگجویی که مرا نگه داشته، حس می کنم و تلاش می کنم خودم را از دستش آزاد کنم.
گاهی اوقات، وقتی چیزی را بی صبرانه می خواهیم، از شکست، بیشتر از نداشتن آن چیز می ترسیم.
او می گوید:«هرگز به داستان سرایان اعتماد نکن؛ همه ی ما دروغ گوییم.»
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
چند روز پیش این کتابو تو یه کتاب فروشی 22تومن خریدم
محشره😵(3. خیلی هیجان انگیزه
از این کتاب سیر نمیشید👌👌
خیلی خوبه حتمان بخونید پشیمون نمیشید
عالیه عالیه عالی👌
کتاب خیلی قشنگه❤️عالیه
کتاب خیلی قشنگیه حتما بخونین