شاهکاری از تعلیق، هیجان و دسیسه های خطرناک قلب آدمی.
تریلری فوق العاده، مسحورکننده.
رمانی جاسوسی در بالاترین سطح.
جنگ، طاقت فرسا و ظالمانه و آزاردهنده و دردناک بود، اما آدم، دوست هایی داشت. گادلیمن به این فکر می کرد که اگر صلح با خودش تنهایی می آورد، او نمی توانست با آن زندگی کند.
طبق معمول، کسانی از شما که فکر می کنند راه های بهتری برای پیروزی در جنگ دارند، می توانند مستقیما با آقای وینستون چرچیل، شماره ی 10 خیابان داونینگ در لندن، مکاتبه کنند. حالا به جز انتقادهای احمقانه، کسی سوالی دارد؟
مشکل داشتن انگیزه برای انجام کارهای غیرممکن، این بود که آن انگیزه، هیچ کمکی در عرصه ی عمل به آدم نمی کرد.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.