دنباله ای که ... همچنان رمز و راز، طنز و جادوی واقعی را ارائه می کند.
مثل اولی سرگرم کننده و خارق العاده است و پر از خنده های خوب است. یک ماجراجویی برای هر مجموعه ای.
دو ماه پیش آن دو همراه اوزی به جنگل دورافتاده ی اورگان آمده بودند. امیت هم مخترع بود و هم عصب شناس میا هم روان شناس نظری با استعدادی بود که روی ،افکار اعمال و رویاهای مردم مطالعه می.کرد. آنها سالهای زیادی را به خوبی در شرق زندگی کرده بودند اما همان تازگیها همه چیز را فروخته و شبانه، اوزی را به این سوی کشور و جنگل اورگان آورده بودند. کلبه ای که خریده بودند از دنیای بیرون پنهان بود. هیچ جاده ای به آن نمیرسید و هیچ مسیر جنگلی یا تابلویی هم نبود که پیاده ها را به آنجا راهنمایی کند خانوادهی تافی هیچ نامهای دریافت نمی کردند مهمانی نمی گرفتند و از روزی که رسیده بودند فرزندشان جز پدر و مادرش هیچ آدم دیگری را ندیده بود در کلبه شان از کف تا سقف هنوز پر از جعبه هایی بود که باید باز میشدند و وسیله هایی که تویشان بود جابه جا میشد.
خیلی هیجانی و جالبه👍🏻
مخصوصا جلد دو این کتاب عالی بود