بحث شناسنامه نبود. حرف فرار نبود. حرف برف نبود. حرف سر این تاس هایی بود که هیچ وقت جفت نمی شدند. سر این همه مهره سیاه که از بازی بیرون نمی رفتند. حرف سر بوی کباب آدمیزاد بود و دست هایی که توی حلقه خون بر زمین می لرزیدند. می لرزیدند و در آخر از حرکت می ماندند. حالا به فرض که شناسنامه هم خوب جعل می شد، که از زیر برف ها هم بیرون می آمد که فرار هم می کرد. اما...
کتاب خوبی بود ، جاهایی از نظر نوشتاری پیوستگی زمانی اتفاق بریده میشد و نویسنده از گذشته مینوشت که بنظرم نشون میده چقدر نویسنده به قلمش حاکم بوده. ارزش خواندن داره.
بسیار کتاب جالب و عالیای بود👏🏻👏🏻👏🏻