با دست های یخ کرده ام، از میان دسته کلید پارکینگ، کلید قفل در را که به نظرم از بقیه بزرگ تر و جاندارتر می آمد انتخاب کردم. در برابر پنجره های مربعی شکل و یکدست ساختمان های اطراف از سپر جلوی ماشین تا سپر عقب خط عمیقی انداختم. صدای تراشیده شدن رنگ و خش خش فلزی ناشی از تماس کلید با بدنه ماشین در درونم نفوذ کرد.لذتی که از این صدا حاصل می شد و مورموری که در پنجه سرد شده دستم افتاده بود باعث شد باز هم از ته تا سر ماشین خطی عمیق تر بیندازم و باز هم برگردم.