کتاب درآمدی بر نظریه اخلاق هنجاری و فرااخلاق

The Continuum companion to ethics
کد کتاب : 77568
مترجم :
شابک : 978-6229568651
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2011
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب درآمدی بر نظریه اخلاق هنجاری و فرااخلاق اثر کریستین میلر

اگر به فلسفۀ اخلاق معاصر و مباحث آن علاقه‌مند هستید؛ کتاب «درآمدی بر نظریۀ اخلاق هنجاری و فرا اخلاق معاصر» اثر کریستین میلر پیشنهاد مناسبی برای مطالعه است. کتاب مختصر و کارآمد به مسائل و مباحث جاری در فلسفۀ اخلاق معاصر می‌پردازد. همچنین به خواننده کمک می‌کند تا بتواند برای مطالعۀ تخصصی در زمینه نظریه اخلاق و فلسفه آماده شود. فلسفه اخلاق شاخه‌ای از فلسفه است که به استدلال درباره‌ی پرسش‌های بنیادین علم اخلاق می‌پردازد. مواردی که اساس بنیادین اخلاق را تشکیل می‌دهند عبارتند از: شناخت امور، شناخت خیر و شر و بازشناسی فضایل. میلر می‌نویسد: «مطالعات اخلاقی در فلسفۀ معاصر همچنان در حال رشد و شکوفایی است. چنانکه از فصول دستنامه‌ها و مجموعه‌ها بر می‌آید، همچنان در حوزه‌های مختلف کارهای جدید و جذابی انجام می‌شود، از عینیت اخلاق گرفته تا رابطۀ اخلاق و دغدغه‌های دینی، زیست‌شناختی، و فمینیستی.»
کتاب علاوه بر فرااخلاق، اخلاق هنجاری را نیز در بر دارد. همچنین مطالب کتاب در واقع درآمدی بر دستنامۀ مفصلی است که میلر آن را ویراستاری کرده است. میلر در فصل مقدماتی دورنمایی به کل بحث ارائه کرده است. کتاب سه مورد را مورد بررسی قرار می‌دهد که عبارتند از: 1ـ مفاهیم و تفکیک‌های اصلی در ادبیات فلسفۀ اخلاق. 2ـ مواضع محوری در فرااخلاق معاصر، با تمرکز بر اینکه چه لازم است تا دیدگاهی واقع‌گرا محسوب شود. 3ـ مواضع محوری در نظریۀ اخلاق هنجاری معاصر با تمرکز بر تفاوت نظریه‌های یگانه‌انگار در مقابل نظریه‌ها کثرت‌گرا.

کتاب درآمدی بر نظریه اخلاق هنجاری و فرااخلاق

کریستین میلر
کریستین میلر، دانشیار بالینی نوآوری در دانشکده بازرگانی استوارت در موسسه فناوری ایلینوی، ایالات متحده آمریکا است. علایق تحقیقاتی او شامل چگونگی تأثیر اجتماعی و فرهنگ بر طراحی و انتشار محصولات، فرآیندها و فناوری های جدید است. او ارتباطات مبتنی بر فناوری و جریان‌های کار دانش را در گروه‌های رشته، تیم‌ها و شبکه‌های متعدد و ظهور شبکه‌های نوآوری مشترک (COIN) مطالعه می‌کند.
دسته بندی های کتاب درآمدی بر نظریه اخلاق هنجاری و فرااخلاق
قسمت هایی از کتاب درآمدی بر نظریه اخلاق هنجاری و فرااخلاق (لذت متن)
البته نمی توان انکار کرد که خداباوران و خداناباوران، هر دو، به ارزش صدق گزاره هایی چون «خدا خالق عالم است» نیز توجه دارند. اما شهودا می توان گفت این توجه طفیلی پرسش بنیادی تری است: آیا در واقع خدا عالم را خلق کرده است یا نه. به همین ترتیب، در بیشتر موارد ملاحظات تبیینی در فیصله دادن به بسیاری منازعات واقع گرایی، از جمله دربارۀ خدا باوری، نقش قابل توجهی ایفا می کند. با این حساب، این ملاحظات نوعی آزمون برای صدق واقع گرایی در این یا آن حوزۀ خاص تجربه است و از این جهت دلایلی له یا علیه موضع واقع گرا دربارۀ موجودهای آن حوزه فراهم می کند. اما دشوار می توان درک کرد که چگونه ملاحظات تبیینی می توانند مقوم واقع گرایی در معنای اولیه باشند، به ویژه واقع گرایی دربارۀ خدا. همین نکته را می توان دربارۀ ملاحظات معرفتی نیز گفت: برقراری رابطۀ معرفتی خاص ممکن است فیصله بخش منازعات واقع گرایانه باشد، نظیر اینکه این حساب، این ملاحظات نوعی آزمون برای صدق واقع گرایی در این یا آن حوزۀ خاص تجربه است و از این جهت دلایلی له یا علیه موضع واقع گرا دربارۀ موجودهای آن حوزه فراهم می کند. اما دشوار می توان درک کرد که چگونه ملاحظات تبیینی می توانند مقوم واقع گرایی در معنای اولیه باشند، به ویژه واقع گرایی درباره خدا. همین نکته را می توان دربارۀ ملاحظات معرفتی نیز گفت: برقراری رابطۀ معرفتی خاصی ممکن است فیصله بخش منازعات واقع گرایانه باشد، نظیر اینکه آیا خدا وجود دارد یا نه. اما دشوار می توان درک کرد که چنان رابطه ای برای واقع گرا بودن در معنای اولیه ذاتی است. در واقع، قابل تصور است که خدا وجود داشته باشد اما وجود و افعال او در دسترس معرفتی انسان نباشند. بنابراین، در چنین موردی موضع درست همانا واقع گرایی دربارۀ خداست، هرچند برای دانستن این موضوع هیچ راهی نداشته باشیم. نکتۀ آخر به نگرانی کلی تری دربارۀ همۀ رویکردهای غیرمتافیزیکی به واقع گرایی عام دامن می زند. فرض کنید چنان خدای دسترس ناپذیری وجود دارد. در این صورت ممکن است که گزاره های ما دربارۀ خدا نتوانند به خدا ارجاع کنند و بنابراین کاذب باشند، یا اگر آن گزاره ها روابط سمانتیک مناسب با این موجود برقرار نکنند نه صادق باشند و نه کاذب. و فهرست گزینه های ممکن برای ایفای نقش حامل صدق چندان مفصل نیست؛ در صورت بندی سماتیک واقع گرایی می توان از جملات موردی، باورها، گزاره ها، یا اظهارها استفاده کرد، اما عملا هیچ کدام موفق نیستند.