ادوارد جوزف اسنودن (به انگلیسی: Edward Joseph Snowden) متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۸۳ میلادی، افشاگر کنونی و کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی است. افشاگریهای ادوارد اسنودن از عملیات عظیم «جاسوسی و مراقبت در سطح جهانی» و پریزم پرده برداشت. بنا به مدارک اسنودن، این برنامهها که شامل جاسوسی از مردم عادی و شخصیتها در مکالمات تلفنی، ایمیل و موتور جستجوی اینترنت در تمام کشورها و بدون رعایت مرزهای سیاسی صورت میگیرند، در درجه اول توسط آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا انجام میشوند. گروه فایو ایز، دولتهای اروپایی و شرکتهای تلفن نیز همکاری مستقیم و نزدیکی در این جاسوسیها دارند. افشاگریهای اسنودن آغاز رسانهای شدن اطلاعات مربوط به افشاگریهای جاسوسی گسترده بود.
ادوارد اسنودن کارمند سابق بوز آلن همیلتون و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، پیشتر برای کامپیوترسازی دل و سازمان سیا نیز کار کرده بود.
جذاب... به معنای واقعی کلمه یک تریلر است.
بسیار خوب نوشته شده و اغلب اوقات بامزه و خنده دار است
احتمالا کتاب اسنودن ذهن دیکتاتورهایش را تغییر نخواهد داد اما مورد محکمی برای تلاش هایش ایجاد می کند.
نام من ادوارد اسنودن است. پیشتر برای دولت کار می کردم، اما اکنون برای مردم کار می کنم. نزدیک به سه دهه طول کشید تا بفهمم بین این دو تمایز وجود دارد، و وقتی به این نکته رسیدم، در دفتر کارم اندکی به مشکل خوردم. از این رو، اکنون وقتم را این گونه صرف می کنم که می کوشم تا از مردم در برابر شخصی که پیشتر بودم محافظت کنم - جاسوس اداره اطلاعات مرکزی (سیا - CIA) و آژانس امنیت ملی (NSA)؛ یک کارشناس فناوری جوان دیگر که برای ساختن جهانی که مطمئن بود جهان بهتری خواهد بود از آنجا بیرون آمد.
پس از ۱۱ سپتامبر، جامعه ی اطلاعاتی آمریکا به خاطر ناتوانی در محافظت از آمریکا در دوره ی فعالیت خود و رخ دادن ویرانگرترین و ترسناک ترین یورش به کشور پس از یورش پرل هاربر، با انبوهی از سرزنش ها مواجه بود. از این رو، رهبران آن به دنبال ساختن سیستمی بودند که از غافل گیر شدن دوباره ی آنها جلوگیری کند. بنیان اصلی آن را فناوری تشکیل می داد؛ چیزی که برای لشکر بزرگان علم سیاست و اساتید مدیریت کسب و کار کاملا بیگانه بود. درب های پنهان ترین آژانس های اطلاعاتی به روز کارشناسان فناوری مانند من کاملا باز بود. و این گونه بود که کارشناسان فناوری وارثان زمین شدند.
پیش از آنکه یکه بخورید، و با آگاهی از ناآگاهی مسمومی که در زمان ما به این کندو هجوم آورد، توجه کنید که وقتی من با اینترنت آشنا شدم، اینترنت چیز کاملا متفاوتی بود. اینترنت دوست و مانند یک پدر یا مادر بود. جامعه ای بدون حد و مرز بود، یک صدا و میلیون ها نفر، جبهه ی مشترکی که ایجاد شده بود اما قبایل مختلف هنوز از آن بهره برداری نکرده بودند و در کنار هم به اندازه ی کافی همزیستی مسالمت آمیزی داشتند، هر یک از اعضای آن آزاد بود که نام و گذشته و رسوم خود را انتخاب کند. همه نقاب بر چهره داشتند و با این وجود، این فرهنگ گمنامی از طریق داشتن نام های متعدد بیشتر از آنکه گزاره های نادرست تولید کند، گزاره های واقعی و حقیقی به وجود می آورد، زیرا فرهنگی خلاق و مبتنی بر همکاری بود نه فرهنگی رقابتی و تجاری. به طور خاص، درگیری هایی هم وجود داشت، اما وزن حسن نیت ها و احساسات خوب بیشتر بود - همان روح پیشگام واقعی.
من نشر پارسه رو خوندم. عالی بود کتاب فقط کاش فونتش درشتتر بود، چشم رو خسته میکنه
لطفا کتاب بایگانی همیشگی رو به زبان اصلی انگلیسی بگذارید. نیاز دارم.