کوروش و هارپاگ حال بیش تر و بیش تر در مورد نقشه های کوروش برای ایجاد یک امپراتوری سخن می گفتند، به خصوص حال سپاهیان بسیار منظم و آموزش دیده و تشنه آغاز عملیات بودند و سپاه جاویدان نیز برای نبرد بی تاب بود. آستیاگ نیز بسیار مشتاق توسعه طلبی بود، اما برداشتش از مفهوم توسعه با برداشت کوروش تفاوت زیادی داشت. یک شب، هارپاگ در پادگان به خیمه کوروش رفت و به او گفت: نقشه آستیاگ این است که خیلی زود از سپاهیان متحد استفاده کنند تا به سوی غرب هجوب ببرند و مردم لیدی و بابل را به بردگی بگیرند. هارپاگ دستور داده بود تا در چند صد قدمی خیمه کوروش برایش خانه سنگی بزرگی بسازند. سربازها خانه او را قصر هارپاگ می نامیدند. اما کوروش ترجیح می داد در خیمه ای ساده، ولی بزرگ و جادار مستقر شود. کوروش در جواب گفت: اربابت، آستیاگ، می داند که من در این باب چه احساسی دارم. ما بزرگ ترین سپاه جهان را به این دلیل ایجاد نکرده ایم که گروهی از شکارچیان برده داشته باشیم که حتی روی فراعنه مصر باستان را نیز سفید کنند. از میان کسانی که از سپاه ما شکست می خورند، فقط کسانی که خیره سر و لجوجند و با منطق و خرد سر ستیز دارند، باید به خاطر از دست دادن آزادیشان بیمناک باشند. من می خواهم که امپراتوری ما نیکخواه باشد، به تمام اقوامی که تحت کنف حمایت امپراتوری ما قرار می گیرند، اجازه دهد که همچنان خدایان خود را بپرستند و به همان شیوه پیشین به زندگیشان ادامه دهند. تنها چیزی که ما از آن ها می خواهیم، وفاداری است و این که جنجگویانشان را در اختیار ما قرار بدهند.
اسپویل کاشکی بیشتر در مورد عشق به کاساندان بود نه روشن! بخاطر علاقه ای که به ملکه کاساندان بود پیش رفتم. بیشتر صفحات در مورد روشنِ بی منطق که فقط یه جمله رو مثل طوطی تکرار میکنه بود و تخیلات بیش از اندازهی نویسنده. فقط به عنوان رمان خوبه نه تاریخ
کتاب خوبی بود داستانش زیبا بود اما تقریبا از اواسط کتاب یکم نامناسب داستانو کش دادن
واقعااا کتابش عالیه .... ولی حتما باید قبل خوندنش اگهی نسبت به زندگی کوروش داشته باشید چون بخاطر رمان بودن تغییراتی داره وقطعا تخیلات خوده نویسنده هم داخلش هستش
این کتاب رمان بوده و در زمان گاهی وقایع دستخوش تغییراتی میشن...اگه علاقه مند به مطالعهی زندگی کورش بزرگ هستین باید سراغ کتابهای پژوهشی و معتبر برید..برای آشنایی با زندگی کورش، کتاب زندگی و جهانداری کورش بزرگ نوشتهی شادروان استاد شاپور شهبازی و کتاب شناخت کورش جهانگشای ایرانی نوشتهی رضا ضرغامی کتابهای خیلی خوبی هستن
داستان کاملا تخیلی بوده و نویسنده حتی به خودش زحمت نداده که تاریخ مرگ کاساندان و بره بخونه که قبل از کوروش بوده