انبوه مردم شادمانه گرد وی فراهم آمدند، او را می بوسیدند و تانک را در میان گرفته بودند. این بزرگ ترین نمونه همراهی یک سپاهی با جنبش ملی در سی ام تیر بود. سپس آشکار شد که نام این افسر سرهنگ پرمان بوده که به شور درونی خود دست به چنین ازجان گذشتگی دلیرانه ای زد. پس از کودتای ۲۸ مرداد دولتیان این افسر آزاد را به دستاویزی که گویا نامش در فهرست افسران توده ای بوده به زندان افکندند و از ارتش بیرون راندند و به ویژه همان کردار روز سی ام تیر وی را گناهش خواندند. لیک یادگار آزادگی این فرمانده که در راه ملی کردن صنعت نفت ایران جان خود را به کف نهاد، در سینه پیکارگران این روز و توده ها با سربلندی خواهد ماند. این ها را که آوردیم نمونه هایی از پیکارهای روز سی ام تیر در تهران بود. لیک نمونه های بسیار دیگری نیز در تهران و شهرستان ها می بوده است که کسانی به چشم دیده اند و روزی یادگار شورانگیز آن را به قلم خواهند آورد. و اما در خیابان های تهران نیم ساعت پس از نیمروز سی ام تیر از سختی پیکار کاسته شد. کم کم سخنانی زبانگرد مردم شد که قوام برکنار شده است. هنوز درستی و نادرستی سخن روشن نبود. انبوه چنان که از پیش نهاده بودند کم کم پراکنده شدند تا پیکار پس از نیمروز را بسیج کنند.دو ساعت پس از نیمروز همه به خانه های خود بازرفته بودند. از ساعت چهار پس از نیمروز دوباره انبوه گرد می آمدند. لیک پیش از آن که برخوردی روی دهد، در ساعت پنج سپاهیان و تانک ها و خودروها میدان های شهر را ترک گفتند و به سربازخانه ها بازگشتند. از دربار بدیشان چنین فرمان داده بودند. همان گاه دربار با تلفن به مهندس رضوی نماینده فراکسیون جبهه ملی آگهی می دهد که خواست های جنبش ملی را پذیرفته است. رادیو آگهی برکناری قوام از نخست وزیری را می پراکند. پیکار با پیروزی مردم پایان یافت و شهر به دست مردم افتاد.
تجدید چاپ کنید لطفأ
لطفأ تجدید چاپ کنید
لطفأ تجدید چاپ کنید
چرا تجدید چاپ نمیشه ؟
بابت معرفی کتاب و توضیحات ممنون.