1. خانه
  2. /
  3. کتاب عصرهای کریسکان

کتاب عصرهای کریسکان

3.8 از 1 رأی

کتاب عصرهای کریسکان

(خاطرات امیر سعید زاده)
Asr-haye Kriskan
٪15
130000
110500
معرفی کتاب عصرهای کریسکان
کتاب « عصرهای کریسکان» نوشته « کیانوش گلزار راغب» توسط انتشارات « سوره مهر» منتشر شده است.
این کتاب، خاطرات امیر سعید زاده (سعید سردشتی) آزاده کرد است که بیش از شش سال در زندان‌های گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است. او تقریبا تنها نجات یافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه هم‌بندی‌های او همه بدون محاکمه اعدام شده‌اند. او عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی شرکت می کند، مأموریت هایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد. پس از آن راهی سپاه می شود. سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری می شود. اسیر کومله می شود و از سازمان کومله نیز فرار می کند. ۴ سال بعد از جنگ، سعید زاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق در می آید. این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله، به طول می انجامد. کریسکان منطقه ای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. سعیدزاده دوران اسارت ۴ ساله خود را، در منطقه کریسکان بوده است. به دلیل اینکه بیشتر اتفاقات در آن منطقه رخ داده، این نام را برای کتاب انتخاب کرده است.
درباره کیانوش گلزار راغب
درباره کیانوش گلزار راغب
کیانوش گلزار راغب متولد سال ۱۳۴۴ هجری شمسی می باشد. او یکی از رزمندگانی است که چهارده ماه در زندان کومله به سر برد. پس از آزادی و در سال‌های بعد توانست خاطرات خود را در کتاب «شنام» بنگارد.
نظر کاربران در مورد "کتاب عصرهای کریسکان"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

یه چیزی فراتر از فوق‌العاده‌ست.

1402/07/27 | توسطمحمدحسین
1
|

باسلام وعرض ادب خدمت حردو عزیز امیدوارم قبول درگاه حق باشد کتاب کریسکان متالعه کردم خیلی لذت بردم ولی چون خودم مدتی دربانه وسردشت خدمت کردم با بعضی اتفاقات محم ان زمان سردشت آشنا شدم درسال ۶۲ اتفاق نادری درسردشت مشاهده کردم که ازدیدکس پنهان نبود هواپیماهای عراق شهر سردشت رابم باران کرده ویک بمب عمل نکرده برروی سقف منزل یک سردشتی رادیدم که جند روزی محلی شده بود برای بازدید مردم اشارای به ان نشده

1401/12/01 | توسطقاسم رضا مرادی - کاربر سایت
2
|

این کتاب برا من جذاب بود چون خیلی ندونسته داشتم از غرب کشور. خاطرات به شدت خلاصه ان. از اتفاقات و وقایع خیلی سریع رد شده نویسنده وحتی بعضی جاها حدس زدن سالها و ماهها توی گذر کتاب سخته که اینا به نظرم باید کار نویسنده باشه که نظم و انسجام بهتری به متن میداد. اما اینا چیزی از حذابیت کتاب کم نمیکنه. سعید و همسرش سعدا سالهای خیلی سختی رو پشت سر میذارن و ما گوشه ای از سختی هاشونو توی این کتاب میخونیم. گوشه ای از سختی هایی که مردم کرد کشیده ان. کتاب خوشخوانیه که سریع پیش میره پس بخونین تا بیشتر بدونین شرایط غرب کشور از قبل انقلاب تا سالهای بعد جنگ چگونه بوده.

1401/06/17 | توسطImfarza
2
|