کتاب "نظم زمان" نوشته "کارلو روولی"،که یکی از بهترین کتاب های این فیزیکدان ایتالیایی میباشد.موضوع کتاب کتاب زمان و ویژگی ها منحصر به فرد آن میباشد که میتواند از این ویژگی های برای بهتر زندگی کردن استفاده کرد.
"کارلو روولی" در این کتابش این چنین می گویید:
چرا گذشته و نه آینده را به یاد می آوریم؟ منظور از "جریان" زمان چیست؟ آیا ما در زمان وجود داریم یا زمان در ما وجود دارد؟ او در ا کتاب "نظم زمان" ما را دعوت می کند تا در مورد ماهیت زمان سوالاتی این چنینی را در نظر بگیریم که همچنان فیزیکدانان و فیلسوفان بروی آن سوالات کار میکنند.سوالات بسیار جذابی که پاسخ به آن ها هم متقابلا جذاب خواهد بود.
برای بیشتر خوانندگان این زمینه ناآشنا است. همه ما زمان را تجربه می کنیم ، اما هرچه دانشمندان بیشتر درباره آن بیاموزند و آموزش هایشان را منقل کنند، اسرارآمیز تر باقی می ماند.ظاهرا این از ویژگی های عجیب زمان میباشد. ما از زمان به عنوان ابزاری یکنواخت و جهانی استفاده میکنیم،ابزاری که از گذشته به آینده به طور پیوسته حرکت می کند ، اندازه گیری شده توسط ساعت.
روولی این فرضیات را یکی یکی از بین میبرد می کند ، جهانی عجیبی را آشکار می کند و فرض میکند که اصلی ترین ابزارش یعنی زمان در آن از بین می رود. او توضیح می دهد که چگونه تئوری گرانش کوانتومی سعی در درک و معنای چشم انداز شدید ناشی از این جهان بی انتها دارد. وی با بیان ایده هایی از فلسفه ، علوم و ادبیات ، نشان می دهد که درک ما از جریان زمان به دیدگاه ما بستگی دارد ، درک بهتر آن از ساختار مغز و احساسات ما شروع می شود تا از عالم جسمی.
"نظم زمان"در حال حاضر از کتاب های پرفروش در ایتالیا میباشد و با نشاط شاعرانه ای که هفت درس مختصر در مورد فیزیک را بسیار جذاب ساخته ، نوشته شده است ،
"بسیار اصلی. . . . فصل به فصل ، روولی نشان می دهد که چگونه فیزیک مدرن درک مشترک از زمان را نابود کرده است. . . . بسیاری از توضیحات عالی دیگر در مورد علم ، قلب و انسانیت کتاب ، شعر و لحن ملایم آن ، آن را به سطح و شیوه نویسندگان بزرگی مانند لوئیس توماس و راشل کارسون می اندازد.
یک همراهی زیبا با یکی از عمیق ترین فیزیکدانان .نویسنده ای استاد . در این گوهر کوچک یک کتاب ، آقای روولی ابتدا مفهوم عقل سلیم ما از زمان را تخریب می کند. . . یک کتاب بلندپروازانه که یک سوال خارق العاده را روشن می کند.
توقف می کنم و کاری انجام نمیدهم. چیزی رخ نمیدهد. به چیزی فکر نمی کنم. به گذر زمان گوش میدهم. این زمان است، آشنا و صمیمی. ما را با خود می برد. شتاب ثانیه ها و ساعت ها و سال ها که ما را به سوی زندگی پرتاب می کند و بعد ما را به سمت نیستی می کشد… ما ساکن زمان هستیم همچو ماهیان در آب. وجود ما، وجود در زمان است. موسیقی باشکوهش ما را تغذیه می کند، دریچه ای رو به جهان برای ما باز می کند، نگرانمان می کند، ما را می ترساند و به ما آرامش می دهد. عالم، در حالی که توسط زمان کشیده شده به سمت آینده گشوده می شود؛ و وجودش مطابق نظم زمان است.
در اسطوره های هندو، رودخانۀ کیهان با تصویر مقدس شیوای رقصان نشان داده می شود: رقص او حافظ گردش عالم یعنی همان جریان زمان است. چیست که از این جریان عالم گیرتر و بدیهی تر است؟ و البته اوضاع کماکان کمی از این پیچیده تر است. واقعیتْ اغلب با آنچه به نظر می رسد تفاوت زیادی دارد. زمین به نظر صاف است اما در واقع کروی است. خورشید ظاهرا در آسمان می گردد در حالی که در واقع ما هستیم که می چرخیم. ساختار زمان نیز آنچه به نظر می رسد نیست: با این جریان همگن و فراگیر تفاوت دارد. من این را با شگفتی بسیار در کتاب های فیزیکی دانشگاه یافتم: زمان به گونه ای کاملا متفاوت از آنچه به نظر می رسد، عمل می کند.
در همان کتاب ها این را نیز فهمیدم که نحوۀ واقعی عملکرد زمان را هنوز نمیشناسیم. سرشت زمان شاید بزرگترین معمای حل نشده باشد. حلقه های جالبی آن را به دیگر معماهای بزرگ حل نشده وصل می کند: به سرشت ذهن، به منشأ عالم، به سرنوشت سیاهچاله ها، به خود وجود حیات بر روی زمین. چیزی اساسی ما را دوباره به سمت سرشت زمان می کشاند. حیرت، منشأ میل ما به دانستن است، و این کشف که زمانْ همان که فکر می کردیم نبوده است باعث بهمیان آمدن هزاران پرسش می شود. سرشت زمان محور تلاش های یک عمر من در فیزیک نظری بوده است. در صفحاتی که می آید، روایتی از آنچه را از زمان فهمیده ایم و مسیرهایی را که در تلاش برای درک بهتر آن پی میگیریم بازگو خواهم کرد. در ضمن روایتی را نیز از آنچه هنوز نفهمیده ایم و به نظر من به تازگی بارقه هایی از آن ظاهر شده است ارائه خواهم کرد. چرا گذشته را به خاطر داریم و آینده را نه؟ آیا ما در زمان وجود داریم یا زمان در ما وجود دارد؟ معنی واقعی «گذشت » زمان چیست؟ ارتباط زمان با خصایص ما به عنوان فرد، با ذهنیت ما، چیست؟ وقتی به گذشت زمان گوش میدهم، به چه چیزی گوش میدهم؟
کتابی خواندنی و تاثیر گذار
کتاب بسیار خوب و متفاوت و خواندنی. دوستانی که با مباحث پایه فیزیک کوانتوم آشنایی ندارن احتمال داره در ابتدای مطالعه کتاب تصور کنند با کتابی سخت و مشکل مواجه هستن که البته خیلی زود متوجه میشیم که نویسنده خیلی خوب اون مباحث رو با دقت و ظرافتی که از یک فیزیکدان برجسته انتظار میره برای مخاطبین خودش توضیح داده. من نسخه ترجمه شده توسط مزدا موحد رو مطالعه کردم و لذت بردم.
سلام.کتاب خوبیه ولی قبلش کمی در مورد فیزیک کوانتوم مطالعه کنید