"بعد زیبا شناختی" یکی از آثار برجسته هربرت مارکوزه، فیلسوف آلمانی، است که به تحلیل انتقادی جامعه سرمایهداری و تعامل آن با مارکسیسم میپردازد. مارکوزه در این کتاب، دیدگاههای سنتی مارکسیستی در مورد هنر، فرهنگ و زیباییشناسی را به چالش میکشد و تفسیری انقلابی از نقش هنر در تغییرات اجتماعی ارائه میدهد. این فیلسوف که از اعضای برجسته مکتب فرانکفورت بود، در این اثر رابطه پیچیده بین فرهنگ و دگرگونی اجتماعی را بررسی کرده و هنر را ابزاری برای رهایی انسان معرفی میکند. مارکوزه به نقد محدودیتهای نظریه کلاسیک مارکسیستی میپردازد؛ نظریهای که هنر و فرهنگ را به بازتاب سادهای از ساختارهای اقتصادی تقلیل میدهد. او معتقد است مارکسیسم سنتی، بهویژه در نسخههای ارتدکس آن، از درک پتانسیل دگرگونکننده هنر بازمانده است و آن را تابعی از تولید مادی و مبارزه طبقاتی میداند. اما مارکوزه، با ارائه تفسیری جدید از زیباییشناسی، هنر را فضایی برای امکانهای تازه معرفی میکند؛ فضایی که دیدگاههای بدیل از جهان در آن نمایان میشوند و تخیل انسانی قادر است اشکال جدیدی از زندگی اجتماعی را ترسیم کند. مارکوزه استدلال میکند که هنر تنها بازتابی از شرایط اجتماعی یا ابزاری ایدئولوژیک نیست، بلکه حوزهای مستقل است که میتواند وضعیت موجود را به چالش بکشد. او با تکیه بر سنتهای هگلی و مارکسیستی، پیوند میان زیباییشناسی و رهایی انسان را بررسی میکند. به اعتقاد مارکوزه، تجربه زیباییشناختی قادر است آگاهی انتقادی را برانگیزد؛ آگاهیای که میتواند ساختارهای سرکوبگر سرمایهداری را تضعیف کرده و زمینهساز جامعهای آزاد و جایگزین شود. مارکوزه در این اثر به موضوعات انتقادی متعددی پرداخته است. یکی از موضوعات اصلی، ایده "هنر بهعنوان شکلی از مقاومت" است. او بیان میکند که در جوامع سرمایهداری، که تولید انبوه و مصرفگرایی غالب است، هنر میتواند بهعنوان نیرویی متقابل عمل کند و الهامبخش شیوههای جدید تفکر و زندگی باشد. از نظر مارکوزه، هنر این توانایی را دارد که زندگی انسانی را فراتر از بیگانگی و کالاییشدن جامعه مدرن به تصویر بکشد. مفهوم دیگری که مارکوزه بر آن تاکید دارد، "تجربه زیباییشناختی" است. او توضیح میدهد که چگونه هنر میتواند تجربهای فراتر از محدودیتهای روزمره ارائه دهد و تصویری از جهانی انسانیتر به نمایش بگذارد. مارکوزه استدلال میکند که این تجربه زیباییشناختی شکلی از شناخت "حسی" را ایجاد میکند که نظام عقلانی و ابزاری حاکم بر سرمایهداری را به چالش میکشد. هنر، با تعامل با احساسات و عواطف، قادر است آگاهی انقلابی را در افراد بیدار کند. او همچنین به انتقاد از "کالاییشدن هنر" در جوامع سرمایهداری میپردازد، جایی که هنر به کالایی برای خرید و فروش تبدیل میشود. به گفته مارکوزه، این کالاییسازی، هنر را از پتانسیل انتقادی آن تهی میکند و آن را به محصولی صرف تقلیل میدهد. مارکوزه خواستار بازاندیشی هنر بهعنوان مفهومی است که در برابر کالاییشدن مقاومت کرده و نقشی اساسی در رهایی انسان ایفا میکند.
درباره هربرت مارکوزه
هربرت مارکوزه (به آلمانی: Herbert Marcuse) (زاده ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۸ - درگذشته ۲۹ ژوئیه ۱۹۷۹) فیلسوف و جامعه شناس آلمانی و از اعضای اصلی مکتب فرانکفورت بود.