کتابی فوق العاده کاربردی.
راهنمایی بهنگام، کاربردی و بسیار آموزنده درباره تکنیک های کارآمد در دورکاری.
چشم اندازی مثبت از گرایشی امروزی که به سرعت در حال تبدیل شدن به واقعیت متداول است.
وقتی «سوفی پری بیلینگز» تصمیم گرفت دورکار شود، تمام کسانی که او را می شناختند، دلواپس شدند. او در مورد تصمیمش توضیح داد و گفت: «به هرکی گفتم قراره دورکار بشم، نگرانم شد؛ خانواده ام، دوستام و همه؛ چون من یه آدم اجتماعی ام. عاشق اینم که کنار مردم باشم.»
همکاران «پری بیلینگز» مطمئن بودند که کار در منزل، او را منزوی می کند؛ به خصوص به این دلیل که او تنها فرد در جمع دوستانش بود که چنین کاری را انجام می داد؛ اما او با وجود این که هیچ تجربه ای در کار مجازی نداشت، قطعا احساس می کرد از آن لذت می برد؛ بنابراین دل به دریا زد.
او در گذشته تجربه های خوبی از کار در دفتر داشت، ولی آخرین کار دفتری اش، محیطی دیوانه کننده داشت که گویی تقلیدی مسخره از محل کار هزاره سوم بود. او شش ماه در دفتری بزرگ کار کرد؛ در یک طبقه با پنجاه همکار پشت میزهای طویل کار می کرد و با عوامل مزاحم بی پایان سر و کله می زد.