در سن چهل و پنج سالگی، آدرین ویلیکس Adrienne Willis باید درباره ی زندگی خود باز اندیشی کند زیرا شوهر او به خاطر علاقه به زن جوان تری او را ترک کرده است. با قلبی شکسته و اندوهگین، او به منظور یافتن اندکی آرامش به یکی از شهر های ساحلی کوچک کارولینای شمالی یعنی رودانته Rodanthe سفر می کند تا برای آخر هفته با یکی از دوستان خود بماند. اما در این حین ناگهان اتفاق عجیبی می افتد. با ورود شخصی به نام پائول Paul آرامش و عزلت او به هم می خورد. پائول Paul نیز به تازگی به این مکان امده است تا از گذشته ی ناخوش اش فرار کند. اما خیلی زود این دو فرد آسیب دیده برای یافتن آرامش به هم روی می آورند و ...
کتاب شب های ردانته