سوژه ی اصلی پژو، خود ادبیات است.
پژو بر روی مرز تظاهر و ژرف اندیشی گام برمی دارد.
در این کتاب، همانند دیگر داستان های خوب فرانسوی، عقل بر احساس برتری دارد.
این نگاه که جهان ممکن است خود را ببلعد (…) و در حرکتی معکوس، آن را در درونی ترین دوردست ها بالا بیاورد، کلمه ی «ناکجاآباد» را معنی می کند.
هر شب بعد از تعطیلی، دو سه کتاب را که با کاغذ شفاف جلد گرفته بود، توی کیفش می گذاشت. همه ی کتاب را خیلی سریع می خواند. طبق سلیقه اش مطالعه نمی کرد و فرد خاصی را به دیگران ترجیح نمی داد.
با نوعی هوشیاری حرفه ای کتاب می خواند تا قادر باشد محتوای هر اثری را به یاد آورد یا خلاصه کند.
من این کتاب را خوندم و فکر میکنم که این داستان میشه فهمید که آدم نباید خیلی روی اتفاقات حساسیت به خرج بده ممکن هست که یک اتفاق کوچک کل زندگی و سرنوشت یکی را عوض کنه آوا عوض شد اتین ولار عوض شد ناخواسته وابسته و به قول خودش پدر شد ترز هم همینطور قصه خوبی بود