موضوعاتی از قومیت ، نژاد و تاریخ را در کتابهای خود و عموم مردم مطرح کرده که مدتهاست تابو تلقی می شود.
پاموک داستان شهر را از طریق چشمان خاطره بازگو می کند.
خواندن جالب برای هر کسی که حتی کمترین آشنایی با این پل افسانه ای (بسفر) بین شرق و غرب دارد.
«قصاب استانبول؟» «مگه روزنامه ها رو نمی خونید رئیس؟ مطبوعات به این قاتل که تاحالا سه نفر رو فرستاده گوشه قبرستون لقب قصاب استانبول رو دادند. واسه این که خرخره قربانی هاش رو می بره...» برای یک لحظه سکوت سنگینی فضای اتاق رئیس رو پر کرد. جوری که صدای خش خش بی سیم اتاق بغلی رو می شنیدیم. ارجان که تازه دوزاریش افتاده بود گفت «یه لحظه صبر کنید. دارید اشتباه بزرگی مرتکب می شید. فتاح و صدیق هیچ ربطی به این جنایت ندارند. درسته، اون ها رو من فرستادم به خونه نجدات دنیزل...» جوری که انگار حرف های خودمو باور نداشته باشم گفتم «یعنی مظنون ها درست می گن؟ شما هم جزئی از این ماجرا هستید؟» چهره ارجان حسابی به هم ریخت. «من توی این ماجرا نیستم، یعنی هیچ ارتباطی با قتل ها ندارم... فتاح و صدیق هم همین طور ... ببین ممتاز...» اما ممتاز دیگه مثل گذشته به دوستش نگاه نمی کرد. ذهنش به هم ریخته بود. همین که حس کرده بود ممکنه دوست سابق اش ربطی به این جریان ها داشته باشه داشت خودش رو ملامت می کرد. ارجان که فهمید آبی از این رفیق اش گرم نمی شه رو به من کرد «ببینید سربازرس، دارید اشتباه بزرگی می کنید.» اصلا توجهی به حرف هاش نکردم و با خونسردی حرفمو تکرار کردم. «متوجه منظورتون هستم آقای ارجان اما مظنون های دستگیرشده اصرار دارند که شما اون ها رو به اون جا فرستاده بودید...»
اولین چیزی که در مدرسه آموختم این بود که برخی افراد احمق هستند. دومین چیزی که یاد گرفتم این بود که برخی از آنها حتی بدتر هم هستند.
زندگی نمی تواند این همه بد باشد ، من فکر می کنم هر از گاهی. هر اتفاقی بیفتد ، همیشه می توانم پیاده روی طولانی در کنار بسفر انجام دهم.
در آغاز ، این نکته برای نداشتن نقطه ای برای فرار از جهانی که در آن همه مجبور بودند شغل ، یک میز ، یک دفتر داشته باشند وجود نداشت.
ترجمه روان و گیرا بود، کتاب قطور هست اما کسل کننده نیست، رواست داستانی خیلی خوبی داره، در حین یک داستان جنایی شما رو با تاریخ استانبول آشنا میکنه ، اگر تمایل دارید به استانبول سفر کنید قبل از رفتن شروع به مطالعه کنید. لذت سفرتون دوچندان میشه .
برگزیده چهلمین دوره کتاب سال ایران👌
پی رنگِ قوی، نثر ساده و روان، منطق روایی درست و صحیح در کنار ضربآهنگ پایدار، باعث شده است که رُمان مورد نظر، اثری خوش تعلیق، با ساختاری در حد و اندازههای استانداردهای جهانی در حوزهی ادبیات جنایی باشد، که بی هیچ شکی، هم قد و قوارهی آثار بزرگانی همچون "آگاتا کریستی، ژرژ سیمون، فردریش دورمانت، ریموند چندلر و ..." قرار گرفته و خودنمایی کند!
این کتاب به زودی با ویرایشی جدید از انتشارات ثالث با کیفیتی بهتر منتشر خواهد شد
توصیۀ مترجم در خصوص تشویق کتاب برای سفر به استانبول کاملا درست و بجا بود.
بلحاظ تاریخی با توجه به جزئیات کامل و دقیق زمان و مکانهای مورد اشاره کتاب فوق العاده ایه و سبک روایت کاملا در خدمت داستان است