رمانی دراماتیک، غمگین و کاملا سرگرم کننده.
فوق العاده لذت بخش یک اقدام متهورانه. این یک ادبیات جدی است ... نه، این یک سرگرمی محبوب است ... نه، این هر دو است
وقتی آدم جایی می ایستد که من شب سال نو ایستاده بودم، فکرمی کند آن هایی که روی پشت بام ها نیستند، میلیون ها مایل دورترند. ولی این طور نیست. هیچ دریا و اقیانوسی در کار نیست. تقریبا ۰ اگر فقط چشم باز کنیم، می بینیم که خوشبختی چقدر نزدیک است. نمی خواهم بگویم آن هایی که خودکشی می کنند چندان فاصله ای با آن هایی که در زندگی دوام می آورند، ندارند. می گویم این هایی که در زندگی دوام آورده اند فاصله چندانی با خودکشی ندارند.
یعنی از پساش بر می آیم؟ یعنی میتوانم بگویم چرا میخواستم از بالای یک برج پایین ببرم؟ خب معلوم است که میتوانم. احمق که نیستم. می توانم کاملا توضیح بدهم چون اصلا چیزی وجود ندارد که نشود توضیحش داد: یک تصمیم منطقی بود، حاصل مدتها تفکر تازه، حتی چندان جدی هم نبود. نه اینکه بگویم بوالهوسانه بود. منظورم این است که آن قدرها پیچیده، یا دردناک نبود. بگذارید این طور بگویم بر فرض که، چه میدانم، آدم مثلا معاون مدیر بانکی باشد در گیلفورد که همیشه به فکر مهاجرت بوده و حالا مدیریت بانکی را در سیدنی به او پیشنهاد میکنند. خب، معلوم است که می شود مثل آب خوردن تصمیم گرفت ولی به هر حال باز هم باید کمی فکر کند، بد میگویم؟ کم کم باید ببیند اصلا حوصله ی جابه جایی دارد یا نه، ببیند می تواند دوستانش را بگذارد و برود همکارانش را ببیند میتواند زن و بچه هایش را آلاخون والاخون کند شاید بد نباشد یک تکه کاغذ بردارد و برای خودش لیستی بنویسد از دلایل رد و قبول آن.
کتاب سراشیب طولانی چهارمین رمان هورنبی است که در سال 2005 منتشر شد. این رمان در ژانر کمدی سیاه نوشته شده است و از زاویهی دید اولشخص بیان میشود. هورنبی در این رمان مفاهیم خودکشی، غم، افسردگی و روابط کوتاه را با ظرافت وارد داستان کرده و با بیانی طنز آنها را بررسی کرده است. در سال 2014 از این رمان فیلمی اقتباس شد و گرچه نمرات بالایی دریافت نکرد، فروش خوبی داشت. داستان این رمان از پشتبام ساختمان تاپرز هوس شروع میشود. جایی که چهار شخصیت اصلی رمان همدیگر را ملاقات میکنند. این چهار نفر که هر کدام شخصیت متفاوتی دارند، به قصد خودکشی به آنجا رفتهاند. با دیدن همدیگر برنامهشان برای خودکشی به هم میخورد و در عوض با هم صحبت میکنند. این چهار نفر هر کدام به نوعی تسلی همدیگر میشوند و داستان این رمان را در سه بخش پیش میبرند.
عالی بود واقعا لذت بردم از خوندنش