این کتاب روایتی دارد از ماجرای رازآلود زندگی پزشکی جوان که با بیماران روانی سر و کار دارد؛ او از کودکی به واسطه پدرش با مکانی به نام آشیان مهر که آسایشگاهی برای بیماران روحی است آشنایی دارد، در حالی که نامزدش مخالف حضور دکتر در این مکان است، گاهی به سرش می زند که خبری از آن جا بگیرد؛ ورود بیماری جدید به آسایشگاه مرد را به ترس وا می دارد، دختری جوان به نام دریا که انگار وحشت و انبوهی از انزجار و انرژی منفی را به سوی شایان روانه می کند.
دریا پای شایان را به ماجرایی باز می کند که شاید هیچ گاه به آن فکر نکرده بود.
کتاب بهشت و برهوت