آیا ما همان موجودی هستیم که همه چیزش واقعا وابسته به رنگ پوستش است؟ تونی ماریسن در این کتاب نکوهنده و داغزننده نژاد را از دل داستانهای افرادی بیرون میکشد که به خاطر نژادشان تحقیر شده و محروم ماندهاند. دختر سیاه جوانی که مشتاق چشمان آبی عروسک است، میان پستی و پریشانی حرکتی مارپیچ انجام میدهد. یک دوستی بر سر خاطرهای جدالبرانگیز از هم میپاشد. یک برده سابق که اسیر سبحی پرحرف و تنها شده است، مجبور است خانه سابق را پیش چشم بیاورد. نوشتههای ماریسن درباره نژاد که عجیب و نامنتظره، ولی مثل همیشه تکاندهنده هستند، ما را تا اعماق دل و ذهن انسانیت رنجیدهمان پایین میبرند.
کتاب نژاد