1. خانه
  2. /
  3. کتاب چهار مقاله درباره آزادی

کتاب چهار مقاله درباره آزادی

5 از 1 رأی

کتاب چهار مقاله درباره آزادی

Four essays on liberty
٪10
250000
225000
معرفی کتاب چهار مقاله درباره آزادی
اثر ماندگار "آیزایا برلین" با عنوان "چهار مقاله در باب آزادی" شامل چهار مقاله با موضوع مشترک آزادی است که بین سال های 1949 تا 1969 به شکل سخنرانی یا مقاله برای نشریات، منتشر شده اند. "آیزایا برلین" در دانشگاه آکسفورد درس خواند و بعد هم در همان دانشگاه استاد فلسفه ی سیاسی شد. گفته می شود در میان همه ی فیلسوفانی که درباره آزادی نظریه پردازی کرده اند، او بهتر از همه این مفهوم را بررسی کرده است. این جلد از کتاب "چهار مقاله در باب آزادی" شامل مقاله های "ایده های سیاسی در قرن بیستم" ، "اجتناب ناپذیری تاریخی" ، "دو مفهوم آزادی" و "جان استوارت میل و پایان زندگی" است.این کتاب برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد به بالا و با دانش فلسفه ، تاریخ و سیاست در نظر گرفته شده است. "چهار مقاله در باب آزادی" ایده های سیاسی مربوط به آزادی و آزادی فردی در قرن بیستم است.
اکونومیست مقاله ی "اجتناب ناپذیری تاریخی" را "ادعایی باشکوه از واقعیت آزادی بشر و نقش انتخاب آزاد در تاریخ" توصیف کرده است. مقاله ی "دو مفهوم آزادی" مانیفست زنگ زده ای برای تکثرگرایی و آزادی فردی است و مقاله ی "جان استوارت میل و پایان زندگی" مقدمه ای طولانی و استادانه است که مخصوص این مجموعه نوشته شده است و در واقع نویسنده از طریق این مقاله به منتقدان خود پاسخ می دهد. مقاله ی نخست این کتاب که در سال ۱۹۴۹ نوشته شد، مفهوم آزادی فردی و تحولات آن را در نیمه اول قرن بیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، این مقاله تحلیلی است هوشمندانه از استقرار نظام های جدید و ستیزه جوی کمونیستی و فاشیستی و تحول پدید آمده در نگرش و برداشت ها نسبت به آرمان آزادی که بر اثر استقرار این نظام ها رخ داده بود.
درباره آیزایا برلین
درباره آیزایا برلین
آیزایا برلین (۶ ژوئن ۱۹۰۹ – ۵ نوامبر ۱۹۹۷) فیلسوف سیاسی، اندیشه‌نگار و نظریه‌پرداز سیاسی و استاد دانشگاه و جستارنویسی بریتانیایی بود. آوازه‌اش در بیشتر عمر مرهون دفاع از لیبرالیسم، گفتگوهای مهم و درخشان، حمله به تحجر، تعصب و تندروی سیاسی و نوشته‌های قابل فهم در زمینهٔ تاریخ اندیشه‌هاست. وی در خانواده‌ای متمول و یهودی در ریگا پایتخت لتونی، (در آن زمان لتونی جزء روسیه بود) به‌دنیا آمد. پدرش مندل برلین، تاجر ثروت‌مند چوب بود. خانوادهٔ برلین در ۱۹۱۵ به شهر آندره‌اپل در روسیه و در ۱۹۱۷ به پتروگراد (لنینگراد بعدی و سن‌پترزبورگ کنونی) نقل مکان کردند و در جریان هر دو انقلاب روسیه در ۱۹۱۷ در آن‌جا حضور داشتند. با وجود آزارهای بلشویک‌ها، در ۱۹۲۰ اجازه یافتند به ریگا برگردند. وی در سال ۱۹۲۱ به همراه خانواده‌اش به انگلستان مهاجرت کرد و در حومهٔ لندن مستقر شدند. او به دبیرستان سنت پل و سپس به کالج کورپوس‌کریستی در دانشگاه آکسفورد رفت و در آن‌جا تاریخ و زبان‌های باستانی و سیاست و فلسفه و اقتصاد خواند. در ۱۹۳۲ در نیوکالج به سمت مدرس و به فاصلهٔ کوتاهی به عضویت هیئت علمی کالج اُل‌سولز در آکسفورد منصوب شد که در محیط دانشگاهی بریتانیا افتخاری استثنایی بود. در جنگ جهانی دوم او مسئولیت‌هایی در سفارت بریتانیا در واشینگتن و نیویورک به عهده داشت و سپس سفری به اتحاد جماهیر شوروی کرد و در آن‌جا با شماری از روشنفکران روسی که از تصفیه‌ها جان سالم به در برده بودند، به خصوص دو شاعر یعنی آنا آخماتوا و بوریس پاسترناک آشنا شد. این آشنایی‌ها باعث شد مخالفت او با کمونیسم محکم‌تر و سرسختانه شود. پس از جنگ به آکسفورد برگشت. گرچه تا اوایل ۱۹۵۰ به تدریس و نگارش در فلسفه پرداخت اما توجهش به تاریخ سیر اندیشه‌ها به ویژه تاریخ روشنفکری روسیه، تاریخ نظریه‌های مارکسیستی و سوسیالیستی و نهضت روشنگری جلب شده بود.
آیزایا برلین با این‌که مانند اکثر فیلسوفان سیاسی قرن بیستم مهاجر بود، اما در مقایسه با افرادی چون هانا آرنت، هربرت مارکوزه، فریدریش فون هایک و کارل پوپر، در سنین پایین‌تری (چهار سالگی) به کشوری که وطن بعدی‌اش شد، وارد شد. با این‌که او پناهنده‌ای گریخته از بلشویسم بود و نه نازیسم، اما افراد خانوادهٔ او طی جنگ جهانی دوم در لتونی به دست نازی‌ها کشته شدند؛ بنابراین، تجربهٔ او از ضربه‌های هولناک سیاسی و نظام‌های توتالیتر، دست اول و شخصی بود که بعدها تأثیر شگرفی بر نوع تفکر و نگاه سیاسی او داشت. علت دیگر، تعلیم و تربیت بریتانیایی او بود. وی به‌جز دو سال اقامت در واشینگتن دی‌سی و چهار سال در مسکو بقیهٔ عمر خود را در آکسفورد گذراند. او سپس به استادی کرسی چیچلی در نظریات اجتماعی و سیاسی (۱۹۵۷ – ۱۹۶۷) انتخاب شد و ملکه او را به لقب سر مفتخر ساخت. در ۱۹۶۷ رئیس کالج وولفسون شد و بالاترین نشان کشوری بریتانیا نصیب او شد. او سرانجام در ۵ نوامبر ۱۹۹۷ چشم از جهان فروبست و در قطعهٔ یهودیان قبرستان والورکوت آکسفورد به خاک سپرده شد.
نکوداشت های کتاب چهار مقاله درباره آزادی

کتاب نه تنها یک مرور کلی از مباحث و ایده های اصلی آیزایا برلین ارائه می دهد ، بلکه به ما این امکان را می دهد تا پیشرفت و ارتباط این ایده ها را در زمینه ی شخصیت وی درک کنیم.

Steffen Gross, Dialektik

این مقاله های معروف از اومانیسم رادیکال به معنای واقعی کلمه اش ، که سر آیزایا را به شخصیت های قرن نوزدهم مانند هرزن و میل نزدیک کرده است ، اطلاعات در بردارد.

Philip Toynbee, Observer
قسمت هایی از کتاب چهار مقاله درباره آزادی

این کتاب که شاید مهمترین و بحث انگیز ترین آثار ایزایا برلین متفکر نامدار و استاد روسی تبار دانشگاه آکسفورد انگلستان است، چنانکه از نامش بر می آید، مجموعه چهار مقاله است که اندیشه آزادی را جهت جامع، یا وجه اشتراک آنها باید دانست. نخستین از این مقاله ها که در ۱۹۴۹ نوشته شده مفهوم آزادی فردی و تحولات آن را در خلال مبارزات ایدئولوژیک نیمه اول قرن حاضر مورد بررسی قرار می دهد. مقاله دوم تجزیه و تحلیلی است دقیق و عالمانه از مساله آزادی فردی و ارتباط آن با آنچه ضرورت یا ناگزیری تاریخ نامیده می شود که به صورت خطابه در ۱۹۵۳ در مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن ایراد شد و متعاقبا از سوی موسسه انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ و منتشر گردید؛ این مقاله و مقاله سوم که مشتمل بر بحثی بسیار جالب توجه در تفکیک دو مفهوم مثبت و منفی آزادی و اهمیت این تفکیک از دیدگاه تاریخ عقاید و آرام می باشد، اظهار نظرها و بگو مگوهای زیادی را از ناحیه بسیاری از متفکران معاصر به دنبال داشت. مولف، در 1969، آن سه مقاله را همراه با مقاله چهارم در باره جان استوارت میل به صورت کتابی چاپ کرد و طی رساله ای که به عنوان مقدمه بر این کتاب نوشت اعتراضها و خرده گیری هایی را که تا آن تاریخ مطرح شده بود مورد بررسی قرار داد و به پاسخ مخالفان و منتقدان خود پرداخت.

نظر کاربران در مورد "کتاب چهار مقاله درباره آزادی"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

چه زمانی موجود می‌شود ؟

1403/05/01 | توسطم اِ
1
|

نویسنده آیزایا برلین، مترجم محمدعلی موحد. از این ترکیب بهتر هم مگر داریم. این کتاب شاهکار است و کلمه به کلمه آن نیاز به تأمل و تفکر دارد. به قول یکی از اساتید اگر همه مردم حتی فقط مقدمه استاد موحد بر این کتاب رو می‌خواندند و بر آن تأمل می‌کردند، وضع کشور بسیار متفاوت از اینی می‌بود که هست.

1402/07/07 | توسطمحسن دوست‌کامی
5
|