زبان خیلی جالب و جذابی داره هرچند کمی سخته
واقعا کتاب را دوست داشتم
خواندن این کتاب را به شدت توصیه میکنم، اما باید با حوصله خواند، به نظرم اگر نویسنده بخشی هایی از کتاب را بیشتر توضیح میداد برای مخاطب کم اطلاع از وقایع دهه 40 بهتر بود
کتاب درجه یکی بود فقط کاش به اهمیت جریان چپ هم در آن سالها اشاره میکرد
هر چند در برخی قسمتهای این کتاب، متن، زبان سنگینی داشت، اما کتاب بسیار خوبی بود و مهمتر از آن اینکه در سالهای اخیر کمتر کتابی وقایع معاصری مثل انقلاب 57 را از زاویه ای متفاوت مورد بررسی قرار داده بود، رویکرد کتاب بدیع و متفاوت بود، من این کتاب را به توصیه یکی از اساتید علوم اجتماعی علامه طباطبایی (دکتر عالی زاد) برای پایان نامه ام تهیه کردم و هدفم این بود که بیشتر بخش هایی از این کتاب را که مربوط به رساله ام بود را بخوانم، اما آنقدر کتاب گیرایی بود که در یک نشست تمامش کردم
همین امشب کتاب را تمام کردم، اول از همه باید بگویم، این کتاب معیاری برای تحول در نثر فارسی بود، کتاب با زبانی روان و ادبیاتی بسیار فاخر نوشته شده بود، موضوع کتاب هم به شدت چشمگیر و متفاوت بود، همانطور که نویسنده کتاب در مقدمه اشاره میکند، تقریبا همه منابع تاریخ معاصر دورههای تاریخی را به پیش و پس از کودتا یا مشروطه تقسیم میکنند، اما این کتاب با یک پیشنهاد جالب مبدا تاریخی خود را سال 1348 قرار داده بود و کل این کتاب به نوعی پاسخ به این پرسش بود که چرا سال 1348 سالی مهم برای تاریخ معاصر ماست، از جمله نکات مهم دیگری که در این کتاب بسیار جالب توجه بود، تمایز نهادن میان دو گونه زاویه دید به انسان ایرانی در دوران معاصر بود، که خود نویسنده این دو دوره را با عنوان نفس مشروطه خواه و سوژه خود بنیاد آزاد از همدیگر متمایز کرده بود، تا از طریق این تمایز نشان دهد چرا سوژگی عصر مشروطه قادر به انقلاب نبود و چگونه با تغییر رویکرد به انسان انهم از رهگذر ادبیات نوعی از سوژگی به وجود آمد که زمینه را برای انقلاب 57 فراهم کرد. در عین حال در این کتاب ما با زاویه دید متفاوتی با حوادثی چون شبهای شعر گوته روبرو میشویم که به نظرم تا پیش از این، از چنین زوایه ای به آن نظر نشده بود، همچنان که در مورد شخصیتهای مهمی چون شریعتی، مطهری، سید احمد فردید، صادق هدایت، هوشنگ ایرانی، تندرکیا و بیژن الهی با زاویه دید متفاوتی روبرو هستیم، اما شاید یکی از بخشهای درخشان این کتاب شکل گیری علم روانشناسی در ایران بود، که سیامک مهاجری تلاش کرده بود تا در نسبت با خودکشی صادق هدایت آن را به نوعی تبارشناسی کند، رویکرد نویسنده در این فصل برای من بسیار بدیع و متفاوت بود، در مجموع من این کتاب را بسیار پسندیدم
موافقم منتهی به نظرم در این کتاب میشد از برخی چهرههای شاخص که در سال مهم 1348 مطرح شدند نیز نام برد بخصوص گلشیری در عین حال نویسنده میتوانست فصلی را هم به سینما بعد سال 1348 در ایران اختصاص دهد
یکی از بهترین کتابهایی که امسال خوندم این کتاب بود
سلام،کتاب را از کجا تهیه کنم مریدسادات اهواز