یک معمای دقیق، لذت بخش و نفس گیر.
اینجا ظرافت حرف اول را می زند؛ نویسنده ای از دنیای امروز، روسیه ی تزاری را با داستانی از هزارتوهای پیچیده ی جنایت و معما و عشق برایمان ترسیم می کند. یک رمان شگفت انگیز، درست مثل بقیه ی داستان های فاندورین.
حالا باید سخت ترین و آخرین بخش «نقشه» که در همان پترزبورگ طرح ریزی شده بود انجام میشد (واریا پیش خودش «نقشه را خاص میدانست و با حروف بزرگ مینوشت) دیشب با پوشش ،تاریکی کمی بالاتر از روستای زیمنیتسا سوار قایق شد و از رودخانه ،گذشت از همان جایی که دو هفته پیش دیویزیون شجاع شماره ی چهارده به فرماندهی ژنرال در اگامیروف از این حصار آبی خروشان گذشته بود از اینجا دیگر قلمرو ترکیه شروع میشد یعنی محدودهی عملیات جنگی.
اگر کتاب عزازیل را خوانده باشید، در این کتاب فاندرین نقش کمرنگتری دارد. بستر زمانی داستان در زمان عثمانی است.
ترجمهی دیگر این کتاب، کتاب نیرنگ است که توسط محمد قمری حبشی ترجمه شده است.