در داستان "از روزگار رفته حکایت"، ما با یک تخیلی ماجرا روبرو هستیم که در یک زمان تاریخی خاص رخ میدهد. شخصیت اصلی این داستان، پرویزخان نام دارد و نقش راوی را بر عهده دارد. او در یک خانواده سنتی زندگی میکند و در طول داستان، به ما تصویری از زندگی روستایی و نیمه شهری در جامعهای کوچک و دورانی تاریخی را ارائه میدهد.
داستان در دورهای از تاریخ رخ میدهد که حکومت استبدادی رضاخان در قدرت است و تغییرات مهمی در جامعهی اطراف اتفاق میافتد. راوی داستان به تجربیات و دیدگاههای خود درباره این تغییرات و وقایع اجتماعی و سیاسی روز میپردازد. از جمله، تغییرات در لباسپوشش مردان و زنان، و اثرات آنها بر جامعه.
از طریق خاطرات و داستانهای راوی از دوران کودکی تا دوران نوجوانی و جوانی، ما با زندگی او و تجربیاتش در میان مسائل اجتماعی و سیاسی آن زمان آشنا میشویم. این داستان در کنار تصویری از زندگی عادی مردم، تأثیرات تغییرات سیاسی و اجتماعی را بر زندگی شخصی و خانوادگی راوی به تصویر میکشد.
کتاب از روزگار رفته حکایت