در این داستان بلند حدودا ۷۰ صفحهای، ابراهیم گلستان تکنیک داستاننویسی را پیش گرفته که با چگالی بالای کلمات و اساسا روایت، حوادث و اتفاقات را پیش میبرد. راوی "پرویز" در این روایت بزرگ میشود اما این موضوع به راحتی به چشم نمیآید اما در روند داستان روایت پرویز ظریفتر میشود. گلستان میتوانست همین ایده را به اثری بزرگتر (به لحاظ حجم) مانند یک رمان تبدیل کند اما او هیچگاه اهل آب بستن نبوده است. گلستان بخش ناخوانده و مفقوده داستاننویسی ماست. این داستان قبلا در مجموعه "مد و مه" چاپ شده و چند سالی که به صورت مستقل تحت عنوان "از روزگار رفته حکایت" درآمده است.