سيد نادرشاه كياني، فرزند گوهرخان، فرزند شاه حسين، فرزند شاه عبدالهادي ازاولادة سيد شاه صالح مشهور به ابدال است.گوهرخان درسال 1276 خورشيدي يعني 111 سال قبل ازامروز درعصرحكمروايی اميرعبدالرحمن خان دركولاب مهاجرشد وسيد نادرشاه درآنجا چشم به جهان گشود.اويكساله بود كه پدرش سيد گوهرخان دارفاني راوداع گفت وبعد ازآن اوبابرادرش سيد فريدون خان يكجا زنده گي ميكرد. سيد فريدون،جوان باهنروآگاه بود. اودرآن ايام رهبرمذهبي اسماعيليان افغانستان بود.اودرسن سي وسه سالگي درسال 1287 خورشيدي وفات كرد.درآن ايام سيد نادرشاه كياني يازده سال داشت؛ بعد ازسيد فريدون، سيد تيموركه پسردوم سيد گوهرخان بود ازجانب سلطان محمد شاه، آقاخان سوم به حيث رهبرمذهبي اسماعيليان افغانستان انتخاب گرديد. سيد تيمورخان درعصراميرحبيب الله خان فرزند اميرعبدالرحمن خان ازكولاب عـازم افغانستان گرديد. اومـــدتي درينگـــي قلعه» جنگي قلاع » وبهارك تالقان وخان آباد زنده گي كرد. بعد ازيكسال به امر و اجازة اميرحبيب الله خان به كابل آمد. بعد از دو سال به فرمان اميرحبيب الله خان به قند هارتبعيد شد. بعد ازتبعيد دوسال، به سفارش سلطان محمد شاه، آقاخان سوم به دولت افغانستان، دوباره وارد كابل گرديد.سيد نادرشاه طفل كنجكاووپراستعداد بود؛ بعد ازكسب تعليمات مختصرديني وآموزش سواد شيوة خط آموزي، با پشتكاربه تحصيل دانش وشعرگويي پرداخت. او تاعمر28 سالگي درآواره گي وتبعيد گذرانيد وبعد از فوت سيد تيمور خان به حيث رهبرمذهبي اسماعيليان افغانستان مقررگرديد. دوران زندگي اومصادف با بحرانهاي سياسي درافغانستان گذشته است.دوران آواره گي در عصراميرعبدالرحمن خان، دوران تبعيدي اميرحبيب الله خان وامارت امان الله خان، حكومت كوتاه حبيب الله كلكاني مشهور به «بچه سقاؤ» دوران جنگ نادرخان با حبيب الله كلكاني دركابل وپكتيا و قندهار و دوران چهل ساله سلطنت محمد ظاهرشاه.اودرسال 1349 به عمر75 سالگي وفات كرد. آرامگاه اودرسرزمين اجدادي اش در درة كيان است. اوشاعرعارف ومرد دانشمند عصرخود بوده است. اوبادانشمندان عصرخود چون ملك الشعراء قاري عبدالله، عبدالرحمان لودين، صلاح الدين سلجوقي، عبدالحق بيتاب، استاد خليل الله خليلي، محمد ابراهيم صفا، شايق جمال، حبيب نوابي، خال محمد خسته وده هاتن ازدانشمندان ونويسندگان دولت هم صحبت وهم نشين بوده است وبه شعرا ودانشمندان واهل قلم صله ها وتحفه ها ميداد. با وصفيكه او به حيث رهبرمذهبي اسماعيليان وظيفة تنظيم امورمذهبي را به دوش داشت ودراوضاع نابه سامان عصرخود با انواع مشكلات سياسي ومحلي رو به رو بود، با آن همه مصروفيت ها اوتوانست كه 56 عنوان كتاب درامورمذهبي، تاريخ، غزل و اشعارعرفاني را دردوران حيات خود تأليف کند كه عده يی ازآن ها در زمان خودش نيز به چاپ رسيده بود.