کتاب « کنترل رسانه ها» نوشته « نوام چامسکی» توسط انتشارات علم منتشر شده است.
کتاب « کنترل رسانه ها» نوشته « نوام چامسکی» در مورد تبلیغات زمان جنگ و کنترل افکار با بیان دو مدل دموکراسی آغاز میشود – یکی که در آن عموم مردم فعالانه شرکت میکنند و دیگری که در آن مردم دستکاری و کنترل میشوند. به گفته چامسکی، «تبلیغات برای دموکراسی است، همانطور که تیرباران برای یک دولت توتالیتر است» و رسانههای جمعی ابزار اصلی برای ارائه تبلیغات در ایالات متحده هستند. از بررسی این که چگونه کمیسیون کریل وودرو ویلسون "در عرض شش ماه موفق شد جمعیت صلح طلب را به جمعیتی هیستریک و جنگ افروز تبدیل کند" تا جنگ بوش پدر با عراق، چامسکی چگونگی رسانه های جمعی و روابط عمومی را بررسی می کند. صنایع به عنوان تبلیغات برای ایجاد حمایت عمومی برای رفتن به جنگ استفاده شده است. چامسکی بیشتر به این موضوع میپردازد که چگونه صنعت روابط عمومی مدرن تحت تأثیر نظریه «دموکراسی تماشاگر» والتر لیپمن قرار گرفته است، که در آن مردم بهعنوان «گلهای گیجشده» دیده میشوند که نیاز به هدایت دارند، نه توانمندسازی. و اینکه چگونه صنعت روابط عمومی در ایالات متحده بر "کنترل اذهان عمومی" تمرکز می کند و نه بر اطلاع رسانی. کنترل رسانه ها آغازگر بسیار ارزشمندی در مورد عملکرد مخفی اطلاعات نادرست در جوامع دموکراتیک است.
نوام چامسکی، زاده ی 7 دسامبر 1928، زبان شناس، فیلسوف آنارشیست و نظریه پرداز آمریکایی است. چامسکی در فیلادلفیا به دنیا آمد. او در دسامبر سال 1949 با کارول چامسکی که خود استاد دانشگاه هاروارد بود، ازدواج کرد. چامسکی در دوران کارشناسی، سخت تحت تأثیر زلیگ هریس، استاد زبان شناسی دانشگاه پنسیلوانیا، قرار گرفت. گرایش چامسکی به دیدگاه های سیاسی هریس، انگیزه ای شد تا او رشته ی زبان شناسی را برای ادامه ی تحصیلات خود انتخاب کند. چامسکی از سال 1955 در موسسه ی تکنولوژی ماساچوست به عنوان استاد زبان شناسی مشغول به تدریس شد و در سال 1976 در این موسسه به مقام استادی رسید. از چامسکی به عنوان پدر زبان شناسی مدرن یاد می شود.
نوام چامسکی به عنوان یک روشنفکر منتقد دولتهای غربی به ویژه آمریکا شناخته شده است. او مخالف دخالت نظامی آمریکا در خاورمیانه و آغاز جنگ در این منطقه بوده است. او مشکل ترورسیم در خاورمیانه را ناشی از عملکرد آمریکا و اسرائیل میداند.ترجمه به شدت ضعیف و پر ایراده. گویا هیچگونه ویرایشی هم انجام نشده. چهار پنج صفحه رو بیشتر نتونستم بخونم و گذاشتمش کنار. از انتشارات با سابقه ای همچون نشر علم بعید بود!
عنوان کتاب و همچنین نام نویسنده ، محرک نیرومندی برای تهیهی کتاب بود اما واقعا از خرید این کتاب پشیمان شدم. ترجمه ای بسیار ضعیف که هم از پس محتوا برنیامده و هم اِشکالات ویرایشی پرشماری دارد. نمیدانم انگیزهی کسب شهرت یا تعقیبِ سود یا قصد رزومه سازیِ زورکی یا چه چیز دیگری بوده که مترجم را برآن داشته که بدون آنکه خود نیز روح کتاب را دریابد ترجمه ای ارائه دهد که احتمالا گوگل ترنسلیت در این کار از او تواناتر میبود. ایشان و ناشر باید بدانند هر که با زبان انگلیسی آشنا باشد لزوما نمیتواند مترجم موفقی باشد و خاصه در مورد آثار متفکرینی همچون چامسکی، مترجم باید در حوزهی موضوع کتاب نیز سررشته داشته باشد؛ چیزی که مترجم بوضوح فاقد آنست تا آنجا که در قسمت 《دیباچهی مترجم》هم از ویکی پدیا رونویسی کرده است. من حتم دارم ایشان حتی آن نکرده که یکبار بنشیند و حاصل کار خود را بخواند تا لااقل اگر خود چیزی از کتاب دریافت آنگاه بدیگران بفروشد.
خب احتمالا دسترسی به خود آقای چامسکی سخت بوده، بنده خدا مترجم مجبور بودن از ویکیپدیای انگلیسی ترجمه کنن. نه این که بنده خدا چامسکی نود و پنج شش سالشونه، دیگه حال و حوصله بیوگرافی دادن ندارن. مخصوصا این که ویدیوهای اخیرشون در فضای مجازی نشون میده حوصله اصلاح سر و صورت رو هم دیگه ندارن، چه برسه به این که اتوبیوگرافی بدن.