وقتی مدیر عامل لود کلود بودم پیش خودم فکر کردم فرهنگ شرکتم بازتابی از ارزشها رفتارها و شخصیت خود من خواهد بود. پس تمام توانم را برای رهبری کردن با سرمشق صرف کردم وقتی شرکت بزرگ شد و آدم های مختلفی واردش شدند در کمال بهت و وحشت دیدم این روش جواب نمیدهد فرهنگمان شوربایی شده بود از فرهنگهای مختلفی که به واسطه مدیرهای مختلف - و اغلب به صورت ناخودآگاه شکل گرفته بود بعضی مدیرها عربده کش هایی بودند. که کارکنانشان را میترساندند بعضی دیگر اصلا حواسشان به دادن بازخورد نبود، بعضی ها حتی به خودشان زحمت نمیدادند جواب ایمیل بدهند. آشفته بازار بزرگی بود.