کتاب « سرگذشت تنهایی» " تاریخچه یک احساس " نوشته « فی باوند آلبرتی» توسط انتشارات بیدگل منتشر شده است.
علیرغم ترس قرن بیست و یکم از «اپیدمی» تنهایی، تاریخ آن به شدت نادیده گرفته شده است. بیوگرافی تنهایی تفسیر کاملا جدیدی از تنهایی به عنوان یک زبان و تجربه احساسی ارائه می دهد. فی باند آلبرتی، مورخ احساسات، با استفاده از نامهها و یادداشتهای روزانه، رسالههای فلسفی، بحثهای سیاسی و ادبیات پزشکی از قرن هجدهم تا کنون، استدلال میکند که تنهایی یک پدیده غیرتاریخی و جهانی نیست. این در واقع یک احساس مدرن است: تا قبل از سال 1800، زبانی برای بیان آن وجود نداشت. و در جایی که تنهایی مشخص می شود، همیشه بد نیست، بلکه یک حالت عاطفی پیچیده است که بر اساس طبقه، جنسیت، قومیت و تجربه متفاوت است.
با نگاهی به مطالعات موردی آموزنده مانند سیلویا پلات، ملکه ویکتوریا و ویرجینیا وولف، سرگذشت تنهایی، ظهور تنهایی را به عنوان یک حالت احساسی مدرن و تجسم یافته ترسیم می کند.
یک مطالعه دلسوزانه و گسترده
شاید تنهایی یک بیماری همه گیر قرن بیست و یکمی باشد، یک بیماری مدرن که نیاز به پاسخ فوری دارد، اما همچنین بسیار بیشتر از این است.
لذت متن : احساس میکرد برای اینکه به خانه برود و در آغوش مادرش هق هق کند زیادی بزرگ شده است
از نظر محتوا با کتاب فلسفه تنهایی ترجمه آقای دیهیمی متفاوته؟
در کتاب آمده است: «خاله گریس از وقتی تنها شده بود عادت کرده بود همهچیز را نوازش کند. هر چیزی را که دم دستش بود نوازش میکرد. همۀ خانواده این را میدانستند، اما تا آن لحظه به معنای این رفتار توجهی نکرده بودند. پیامی که او با زبان بدن بیانش میکرد برای تکتک آنها روشن شد: «من تنها هستم، تشنۀ مصاحبت. کمکم کنید!»» صفحهی ٢۴٩. سرگذشت تنهایی در حقیقت کتابیست که به ما خاطرنشان میکند که در قرن بیستویکم، در قرن ارتباطات چگونه مهجور میمانیم. کتاب برای ما نقش میزند که این تنهایی، که واژهی تنهایی از کجا آمد و به کجا رسید و چهها به سر این واژه و مختصاتاش آمده تا به دست ما رسیده. به ما میگوید چگونه تنهایی گاهی میتواند ما را نجات دهد از تنهایی، سپر بلایمان میشود. در این کتاب تنهایی بسط داده میشود و همراه است با نمونههایی از بزرگان ادبیات و نگاهی به آثارشان و آموخت برای گریز از تنهایی، نمیبایست رهایی.