امید چیست؟ چه فرقی با امیدواری دارد؟ و خود این دو چه نسبتی با خوشبینی، خوشباوری و خوشخیالی از یکسو و بدبینی، یأس و کلبیمسکلی از سوی دیگر دارند؟ در کتابی که سراسر به «امید» پرداخته نویسنده، استان ون هوفت، میکوشد از درون سنتی که به امید عمدتا بهمثابۀ فضیلتی اخلاقی و بعضا الهیاتی مینگرد به این پرسشها پاسخ دهد. بااینحال، ورای این کندوکاو نظری، نویسنده در تلاش است به این تعبیر که «انسان به امید زنده است» معنا و عینیت ببخشد. بر طبق نظر ون هوفت، امید چیزی حتی ریشهایتر و ابتداییتر از فضیلت است. امید ساختار بنیادین هستی ما و نحوۀ زیستمان در جهانی مملو از خطرات و مخاطرات است. اهمیت وجودی امید چندان است که میتوان گفت، بود ما همواره در امیدوار بودنمان است. اینها نکاتی هستند که نویسنده، در قالب فصلها و بندهای مختلف کتاب، میکوشد با اتکا به مثالهای زندگی روزمره و نیز مباحث پیچیدهتر فلسفی روشن سازد: نسبت امید با آرزو، عقلانی بودن امید، واقعبینی در امیدواری، کندوکاو در نحوۀ حضور امید در عرصههای پزشکی، سیاست و دین، آسیبشناسی امید و، در همین ارتباط، موعودگرایی، هزارهگرایی و سایر باورهای آخرالزمانی. در دورهای که چهبسا نیاز به امید بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، سزاوار است شنیدن هر سخنی که به هر شکل و شیوه با ما از امیدوار بودن میگوید. کتاب امید
درباره استان ون هوفت
استن ون هوفت دانشیار فلسفه در دانشگاه دیکین ملبورن است.پروفسور ون هوفت در مجلات بین المللی درباره فلسفه اخلاق، روانشناسی فلسفی، اخلاق زیستی، اخلاق تجاری و ماهیت سلامت و بیماری نوشته است. کار اخیر او در مورد اخلاق جهانی، جهان وطن گرایی، فلسفه سیاسی روابط بین الملل و فضیلت امید بوده است. استن از فیلسوفان کلاسیکی چون افلاطون، ارسطو و کانت و همچنین متفکران معاصری چون پل ریکور، امانوئل لویناس و برنارد ویلیامز الهام گرفته است.