کتاب حاضر یعنی «ساختار روانشناسی فاشیسم»، هفتمین دفتر از مجموعه کتابهای «دفترهای فلسفه» است که ترجمههایی از آثار فلسفة معاصر اروپایی را ارائه میدهد. موضوع این دفتر، ارائة مقالهای از «ژرژ باتای» با عنوان «ساختار روانشناختی فاشیسم» به انضمام مقالهای از «ریچمن»، با عنوان «قدرت و امر قدسی» است. در مقالة اوّل، نویسنده میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که: «چطور شد که نیروهای ناراضی توانستند به سمت و سوی غایاتی سرکوبگرایانه که بیشتر فاشیستی است تا انقلابی / سوسیالیستی، جهت داده شوند». مقالة دوم، به تبیین و توضیح مقالة اوّل اختصاص دارد. هدف کلی این دفتر، معرفی افکار «ژرژ باتای» از طریق ترجمة یکی از آثار اوست.
"ژرژ باتای" مقاله نویس ، نظریه پرداز فلسفی و داستان نویس فرانسوی ، که اغلب او را "متافیزیسک شر" می نامند. باتای به رابطه جنسی ، مرگ ، تحقیر و قدرت و توانایی افراد ناپسند علاقه مند بود. وی ادبیات سنتی را رد کرد و معتقد بود که هدف نهایی همه فعالیت های فکری ، هنری یا مذهبی باید نابودی فرد منطقی در یک عمل مشترک خشن و متعالی باشد. رولان بارت ، جولیا کریستوا و فیلیپ سولرز همگی مشتاقانه درباره آثار او نوشته اند.
اما تنها در صورتی به اشکال بحرانی و خطرساز می رسد که قسمت قابل ملاحظه ای از توده های همسان دیگر نفعی یا علاقه ای به حفظ شکل موجود همسانی نداشته باشند (نه از آن رو که [این شکل همسان است، بلکه برعکس، از آن رو که در حال از دست دادن خصلت همسانی است). پس این جزء جامعه به طرز خودانگیخته ای خود را به نیروهای دگرسان از پیش موجود پیوند می زند
دولت حتی در موقعیت های دشوار قادر به بی اثر ساختن آن نیروهای دگرسانی است که جز در برابر اعمال زور تسلیم نمی شوند. اما ممکن است دولت در برابر گسست داخلی آن قسمت از جامعه که خود شکل مقید کننده آن است، از پا درآید. همسانی اجتماعی اساسأ به همسانی نظام تولید به معنای عام کلمه وابسته است.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
ترجمه این کتاب هیچ مشکلی نداره (به خصوص مترجم از نوابغ در زمینه کاری خودش بود حیف که رفت و صد افسوس). آگاتا کریستی که نمیخونی؛ متن به خودی خود پیچیده هست. با نظرات الکی فکر بقیه رو گمراه نکنین.
ترجمه این کتاب به شدت افتضاح است، بجای نام مترجم بهتر بود که «گوگل ترنزلیت» ذکر میشد
خوانش متون باتای مشکل است و نیاز به وقت گذاشتن زیاد مکث و خوانشهای مجدد است. . ترجمه دقت قابل قبولی دارد و خوب است