کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن

A Behanding in Spokane
کد کتاب : 2310
مترجم :
شابک : 978-6005193800
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن اثر مارتین مک دونا

کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن
نمایشنامه ای سرشار از خشونت در باب ماهیت زندگی در شرایط التقاطی پست مدرن است. زندگی که حتی اعضا و جوارح بدن در آن تکه تکه می شوند.
کارمایکل با یک چمدان پر از دست سفر می کند. توبی دستی دارد که دوست دارد کارمایکل را با قیمت مناسب بفروشد. مریلین آرزو می کند توبی هرگز آن دست را از موزه به سرقت نبرد. مرگ و زندگی در چنگال اوضاع است و سرنوشت توسط دیوانه ها و دیوانگان در این بازی جدید کمیک تاریک از نمایشنامه نویس تحسین شده مارتین مک دونا اداره می شود. این اثر انتقادی ماهیت زندگی روزمره آمریکایی ها را برملا می کند ، وسواس ، تعصبات ، جنون ، وحشت ها و مهمتر از همه پوچی هایی را که مردم در زیر آن می خزند را آشکار می کند.
مرد مرموزی به نام کارمایکل 27 سال است که در جستجوی دست چپ گمشده خود است. دو مرغ عشق متلاشی ، توبی و مریلین ، ادعا می کنند که زائده قطع شده او را که مدتها پیش جدا شده ، در اختیار دارند و به دنبال دریافت پاداشی هستند که کارمایکل برای بازگشت آن پیشنهاد می کند. یک کارمند هتل عجیب و غریب ، مروین ، در میانه معامله قرار می گیرد و حضور او تهدید به خراب کردن روند دادرسی می شود.


بن برانتلی ، در نقد خود برای نیویورک تایمز خاطر نشان کرد که شخصیت های معمولی مک دونا "به طرز نگران کننده ای به نظر می رسند مانند چهره هایی از یک کمدی معمولی کاپیتان هالیوود درباره کلاهبرداران عوضی و دهان ناپاک که مدام خودشان را لگدمال می کنند ... نوعی خانه تفریحی هیجان انگیز و زننده که از او انتظار داریم ارائه شده است ، حداقل ما مجاز به گذراندن اوقات لرز در آن هزارتوی مبهم و ترسناک هستیم که در پشت پیشانی شیشه ای کارمایکل وجود دارد.

کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن

مارتین مک دونا
مارتین فارانان مک دونا، زاده ی 26 مارس 1970، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و کارگردان ایرلندی/انگلیسی است.مک دونا در لندن و در خانواده ای ایرلندی به دنیا آمد. پدر و مادرش در سال 1922 به ایرلند بازگشتند و او و برادرش(که او هم نویسنده است)را در لندن گذاشتند. مک دونا، مکان شش نمایشنامه ی اول خود را شهر گالوی انتخاب کرد؛ شهری که او در کودکی تعطیلاتش را در آن سپری می کرد. اولین اثر حرفه ای مارتین مک دونا در سال 1996 به چاپ رسید.
قسمت هایی از کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن (لذت متن)
مریلین: [ترسیده]کو؟ بهم قول دادی اذیتش نمی کنی؟ کارمایکل: می خوای بدونی من چه قدر دنبال این گشته م مریلین؟ مریلین: یه دستی لعنتی گفتم کو؟ [کارمایکل خیلی سر صبر می گردد تا مریلین را نگاهی کند...] منظورم لعنتی بود. [مکث. کارمایکل خیلی سرصبر به پشت سر مریلین اشاره می کند. به کمدی که توی اش شلیک کرده بود.] اون جا چی کار می کنه؟ کارمایکل: اینو می تونم بهت بگم که نمی رقصه اون تو. [هم زمان که کارمایکل با دقت و احتیاط شروع می کند به باز کردن بسته. مریلین وحشت زده می رود دم کمد. دودل و با ترس ولرز درش را باز می کند و توی اش را نگاه می کند. خم می شود. دستش را گذاشته روی دهان اش.] مریلین: چی کار کرده ی باهاش؟ کارمایکل: من هیچ کاری باهاش نکرده م. مریلین: بی هوشه. کارمایکل: بی هوش نیست. [می رود و توی کمد را نگاه می اندازد.] نه راست می گی. واقعا بی هوشه. فکر کنم هفت تیره رو که شلیک کردم از هوش رفته. [کارمایکل برمی گردد سروقت بسته؛ مریلین دارد نگاهش می کند.] کنار کله ش شلیک کردم. مریلین: این خیلی کار وحشتناکیه که! کارمایکل: فکر کنم.