تریستان استرانگ بعد از تصادف اتوبوس مدرسه همیشه خودش را ضعیف و شکست خورده تصور میکند چون نتوانسته بهترین دوستش ادی را از مرگ نجات دهد. او به همراه تنها یادگار ادی دفترچه ای که قصه های کودکی اش را در آن جمع آوری کرده به مزرعه ی پدربزرگ و مادربزرگش در ایالت آلاباما می رود تا شاید غم از دست دادن دوستش را فراموش کند اما در اولین شب حضورش در خانه ی پدربزرگ عروسکی عجیب و چسبناک دفترچه ی ادی را میدزدد و فرار میکند تریستان برای پس گرفتن ،دفترچه به دنبال عروسک به دل جنگل درختان بطری می رود درختان کهن سال عجیبی که برای کم کردن شر ارواح شرور از آفریقا آورده شده اند...
کتاب مشت های افسانه ای 1