وقتی از نوجوانان درباره انضباط می پرسید، اغلب می گویند ای کاش معلمان و والدینشان نسبت به منضبط تر بودنشان سختگیرتر بودند. بسیاری می گویند کنار آمدن معلمان و والدینشان با بدرفتاری را دوست ندارند. بچه ها به ساختار و امنیتی محکم، عادلانه و منطقی که به آن ها انضباط می دهد نیاز دارند و آن را می خواهند؛ آن ها با استفاده از آن شکوفا می شوند متأسفانه در بسیاری از خانواده ها، انضباط جایی است که شکل گیری شخصیت شکسته می شود. یک رویکرد فرزندپروری مبتنی بر شخصیت می گوید که انضباط باید شخصیت را آموزش دهد. انضباط باید مهارت ها و عادت هایی مثل قضاوت خوب، همدردی، مهربانی و خویشتن داری که رفتار محترمانه و مسئولانه را پی ریزی می کند پرورش دهد. انضباط همچنین باید رفتار متناسب با موقعیت را آموزش دهد. اگر بچه های شما درحال دعوا هستند، شما باید این دعوا را متوقف کنید. اگر بی احترامی یا نافرمانی می کنند باید نسبت به آن اقدام کنید. کار اول انضباط این است که بچه ها را در قبال انتظارات رفتاری که از آن ها داریم مسئول می کند. مطابقت صرف با قوانین در حضور یک چهره مقتدر مساوی با شخصیت خوب نیست. ما می خواهیم قوانین اخلاقی درونی باشد و در وجدانشان نهادینه شود. اگر انضباط بخواهد شخصیت بچه هایمان را رشد دهد، باید بر نگرش، نحوه تفکر و احساسشان تاثیر بگذارد. باید کاری کند که آن ها بخواهند بهتر رفتار کنند و معتقد باشند که می توانند.