اثاث خانۀ خانوادهای قدیمی، شخصیتهای اصلی داستان را میسازند. آنها زبان و احساس و کنش دارند. خانه در آستانۀ فروش است و اثاث، تلاش میکنند یکدیگر را حفظ کنند.
خود را از قید چند میخ قدیمی و کهنه و اسارت دیوار جدا کرد و آزاد شد. حالا رها بود. دلش می خواست کمی بی نظم و بی قاعده باشد و از زندگی اش لذّت ببرد. از اعلان و نشان دادن زمان خسته شده بود. دلش آزادی می خواست؛ شاید کمی بی قیدی. بقچه اش را به بغل زد و با دوستانش راهی شد.