کتاب تنها در پاریس

Paris for One and Other Stories
و داستان های دیگر
کد کتاب : 54532
مترجم : ماهان نوری
شابک : 978-6226644594
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 252
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

پاریس تک نفره
Paris for One and Other Stories
کد کتاب : 3510
مترجم :
شابک : 9786005744453
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

تک و تنها در پاریس
Paris for One and Other Stories
تک و تنها در پاریس و مجموعه داستان های دیگر
کد کتاب : 1117
مترجم :
شابک : 978-964-236-816-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : سلفونی
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : ---

تنها در پاریس و داستانهای دیگر
Paris for One and Other Stories
کد کتاب : 3504
مترجم :
شابک : 9789644429637
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 280
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب تک و تنها در پاریس اثر جوجو مویز

کتاب تنها در پاریس و داستان های دیگر، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی جوجو مویز است که اولین بار در سال 2016 به چاپ رسید. این مجموعه ی جذاب و شگفت انگیز از داستان های کوتاه، قصه هایی سرشار از احساس و شوخ طبعی را در خود جای داده است. مویز در این کتاب هیجان انگیز، به زنانی پرداخته که به گونه های مختلف از زندگی خود راضی نیستند. نل، بیست و شش ساله است و هیچ وقت به پاریس نرفته است. او حتی هیچ وقت، آخر هفته ای عاشقانه را نیز تجربه نکرده و به سفر به خارج از کشور هم علاقه ی چندانی ندارد. اما زمانی که نامزد نل موفق نمی شود خود را به سفر مختصرشان برساند، او این فرصت را پیدا می کند که به همه، از جمله خودش، ثابت کند که می تواند پیش بینی ناپذیر باشد. نل، تنها در پاریس با جنبه ای از خود مواجه می شود که اصلاً نمی دانست وجود دارد: نلی مستقل و نترس. آیا این سفر می تواند ماجراجویانه ترین آخر هفته ی زندگی او باشد؟ کتاب تنها در پاریس و داستان های دیگر، اثری سرگرم کننده، جذاب و به یاد ماندنی از نویسنده ی آثار مطرح و پرفروشی همچون «من پیش از تو» و «دختری که رهایش کردی» است.

کتاب تک و تنها در پاریس


ویژگی های کتاب تک و تنها در پاریس

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

این کتاب توسط نشر البرز با عنوان «تنها در پاریس و داستان های دیگر» نیز به چاپ رسیده است.

جوجو مویز
جوجو مویز، زاده ی ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان، روزنامه نگاری انگلیسی بوده و از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمان های عاشقانه مشغول است. او یکی از تنها چند نویسنده ای است که برای دو بار برنده ی جایزه ی سال رمان عاشقانه (Romantic Novel of the Year Award) توسط انجمن نویسندگان رمان های عاشقانه (Romantic Novelists Association) گردیده و آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شده اند.
نکوداشت های کتاب تک و تنها در پاریس
Delightful.
لذت بخش.
People People

Vibrant, bold, humorous and genuine.
سرزنده، جسورانه، طنزآمیز و بدیع.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Charming.
جذاب.
Good Housekeeping

قسمت هایی از کتاب تک و تنها در پاریس (لذت متن)
چشم هایش را محکم بست؛ نمی خواست بیشتر از این گریه کند، سپس بلند شد و نشست و به چمدانش چشم دوخت. فکر کرد از کجا تاکسی بگیرد و آیا می تواند بلیتش را عوض کند. اگر به ایستگاه قطار برود و بلیت گیرش نیاید چه؟ می خواست از مسئول پذیرش هتل بپرسد که می تواند به ایستگاه زنگ بزند و برای او بلیت بگیرد.

بعد از اولین شب، جواب دادن برای میراندا راحت تر شده بود. جان سی روزی چند مرتبه برایش پیامک می فرستاد و او هم جواب می داد. گاهی اوقات میراندا سر کار به این فکر می افتاد که اگر همکارانش علت سرخ شدن ناگهانی گونه ها و حواس پرتی اش را بپرسند، چه جوابی به آن ها بدهد؛ فکر کرد فقط لبخند بزند و حقیقت را به آن ها نگوید. چه دلیلی داشت حقیقت را بگوید وقتی در کمتر از نیم ساعت پیام بعدی جان سی می آمد که ابراز عشق کرده بود و دلش برای دیدنش پرپر می زد؟

نل لبش را گاز گرفت. سپس دوباره برایش پیامک فرستاد بار پنجم. «کجا هستی؟ ترن داره حرکت می کنه!» نل وقتی می خواست راه بیفتد دوبار برایش اس ام اس فرستاده بود؛ می خواست خیالش راحت شود که در ایستگاه قطار همدیگر را می بینند. وقتی از او جوابی دریافت نکرد، پیش خود فکر کرد چون در زیرزمین بوده پیامش را نگرفته است، شاید هم هنوز در زیرزمین است. او سومین پیامک را فرستاد و چهارمین را. نل در ایستگاه منتظر بود که تلفنش لرزید. کمی خیالش راحت شد. «عزیزم عذرخواهی می کنم؛ محل کارم و سرم شلوغه، نمی تونم خودمو برسونم.» انگار برای خوردن یک نوشیدنی فوری و فوتی قرار گذاشته بودند! نل با ناباوری به تلفنش زل زد. «نمی تونی خودتو به ترن برسونی؟ باید منتظرت بمونم؟»