تاریخنگاری ایرانیان در قرن نهم از جنبه کیفی و به ویژه از نظر کمّی، گسترش انکارناپذیری دارد. این رشد فزاینده، صرفنظر از عوامل گوناگون، در درجه اول به سبب نوعی مشروعیت بخشی از جانب متون تاریخی به زمامداران حاکم است. به همین دلیل، متون تاریخی عصر تیموری، نه تنها منعکس کننده رویدادهای عصر خود به شمار میروند، بلکه با بررسی آنها میتوان نگرشهای سیاسی، مذهبی و فرهنگی مورخ و در نگاه کلیتر، دستگاه حاکمه را نظاره کرد.
نگاشتههای حافظ ابرو (در گذشته 833 ق.) به عنوان مورخ محوری نیمه نخست حکومت تیموریان ایران و در مقام یکی از پرکارترین تاریخنگاران زبان و ادب پارسی، اهمیت به سزایی در شناخت اوضاع فرهنگی و سیاسی ایران در سده نهم هجری به ویژه خراسان بزرگ دارد. فرهنگ و اجتماع ایران در این برهه از تاریخ، که هنوز حملات خانمانسوز تیمور را از یاد نبرده، برآیندی از تلاقی ارزشهای ایرانی با فرهنگ ترکی مغولی از یک سو و از سوی دیگر رشد و گسترش تفکرات شیعی و صوفیگری در برابر متشرعان و فقیهان اهل سنت نزدیک به حکومت مرکزی است. شرایطی که در آغاز سده بعد به روی کارآمدن دولت صفویان کمک شایان توجهی کرد.
کتاب تداوم و تحول در تاریخ نگاری ایران