من کی نیستم؟ نه اینکه من کی هستم؟
اکنون باید پرسید: "من کی نیستم؟ زمان من کی هستم، دیگر به سرآمده است." وقتی شما "خود" را در ذهنی می جویید که از گذشته متأثر است، یعنی با عناصر زمان گذشته، شرطی و هم هویت و یکی شده، چه می بینید و می یابید؟ فقط تصاویر ذهنی و تعبیر و تفسیر نسبت به خود را. " ایگو" را می یابید که همان نفس است و ویژگی های آن را. از این رو بهتر است از خود بپرسیم من کی نیستم؟ نه اینکه من کی هستم؟ وقتی آنچه نیستیم بر ملا و روشن شد، آنچه هستیم پدیدار و فعال می شود.
کتاب انسان ؛ طلوع و غروب انرژی