ریچارد تلسون فرای، زبان شناس و ایران شناس نامی (1920-2014)، که نامش در ایران بیش از کارهای پژوهشی، بر سر جنجالی که در پی خواستنش مبنی بر خاکسپاری در کنار زاینده رود به پا شد، بر سر زبان ها افتاد، وی زاده ی بیرمنگام آلاباما، از پدر و مادری با اصلیت سوئدی بود، و به تصادف در پی خواندن کتاب های هارولد لمب، دلبسته ی خاور زمین و ایران شد و این دلبستگی تا بدانجا رسید که علی اکبر دهخدا او را ایراندوست نامیده بود. با این استدلال که بسیاری از ایرانیان، تنها به دلیل تولد در ایران، ایرانی نامیده می شوند اما او خود را ایرانی تر از این گونه ایرانیان می دانست. گرچه دلبستگی های فرای، گستره ای بیش از ایران و زبان فارسی را در بر می گرفت و با زبان های روسی، ترکی و عربی، و همچنین فرهنگ اقوامی که به این زبان ها سخن می گفتند آشنا بود، حتی زمانی به توصیه فیلیپ مارونی استاد لبنانی اش، آیاتی از قرآن را هم در حافظه داشت که به گفته ی خودش در خاورزمین بسیار کارساز بود.
کتاب خاطرات ریچارد فرای