این گمان میرود که جهان دیجیتال توانسته باشد با افزایش دسترسیها، از نابرابری میان گروههای اجتماعی بکاهد و این بهعنوان یکی از مهمترین مزیتهای این جهان عنوان میشود. اگر این گزاره را به پرسش بکشیم و در آن شک کنیم، چه خواهیم گفت؟ آیا رویای برابری توانسته به واسطهی دنیای وب و اینترنت حاصل شود؟
هدف این کتاب، ارائهی مفهوم قشربندی و نابرابریها در فضای دیجیتال به منظور روشن شدن این امر است که آیا شکاف دیجیتال صرفا اشکال سنتی نابرابری را گسترش میدهد یا اینکه شامل اشکال جدیدی نیز میشود؛ اشکال جدیدی که ممکن است شامل گرایشهای متضادی باشند که نابرابریهای سنتی را کاهش میدهند یا به شیوههای جدید نابرابری شکل میدهند. نابرابریهایی که در حوزهی دیجیتال وجود دارد قطعا با نابرابریهای موجود در حوزهی اجتماعی درهمتنیدهاند. شکاف دیجیتال نشاندهندهی شکاف یا تقسیم دوگانی نیست، بلکه پیوستاری مبتنی بر درجات مختلف دسترسی و سطح استفاده از فناوری اطلاعات است. موضع جبرگرایانهی فناوری که دسترسی به فناوری را قادر به حل مشکلات اجتماعی از جمله مشکلات نابرابری اجتماعی، دموکراسی، آزادی، روابط اجتماعی و احساس تعلق اجتماعی میداند، گمراه کننده است. کاهش شکاف بین کسانی که به اینترنت وصل میشوند و کسانی که به اینترنت وصل نمیشوند با ارائه دسترسی فیزیکی ارزانتر و سریعتر بهطور خودکار شکاف نابرابریهای دیجیتال را پر نمیکند. بحث این کتاب با چشماندازی نظری شروع میشود و نظریه قشربندی وبر را بهکارمیگیرد تا این مطلب را روشن کند که قشربندی اجتماعی در عصر دیجیتال چگونه به صورت آنلاین بازتولید میشود. تصور عمده این است که نابرابریها در حوزه دیجیتال مبتنیبر ویژگیهایی است که درست مانند حوزۀ اجتماعی از جنبههای اقتصادی نابرابری فراتر میرود. همچون «زندگی واقعی» قشربندی اجتماعی در حوزه دیجیتال نیز نتیجهی تعامل پیچیده سه عامل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. این تمایزهای کلیدی که وبر دربارهی نابرابری اجتماعی شناسایی کرده هنوز در عصر دیجیتال قابل توجه است. بنابراین، نویسنده بر این مطلب تمرکز میکند که چگونه فعالیتهای آنلاین و مهارتهای دیجیتال مطابق با ابعاد جامعه شناختی حیاتی تنوع دارند.
کتاب شکاف دیجیتال سوم