با بینش هایی شایان توجه درباره ی توسعه ی مدرن.
اثری برانگیزاننده.
با تحلیل هایی موشکافانه.
موفقیت در اقتصاد همانند توسعه ی سیاسی در درجه ی اول به بهبود نهادها بستگی دارد. این نکته در طول بیست سال گذشته به اجماعی در میان اقتصاددانان تبدیل شده است؛ در این سال ها جهان شاهد نمونه های بسیاری از ناکامی ها در توسعه به رغم وفور سرمایه، منابع طبیعی و جمعیت های تحصیل کرده بود؛ جمعیت هایی که در صورت عدم بهره گیری صحیح نهادها از آن ها یا دست به مهاجرت می زنند و یا راکد می مانند. اکنون پرسش این است که کدام نهادها مناسبند؟
برخی معتقدند کشورهای در حال توسعه می بایست از موفق ترین و پردرآمدترین نهادهای اقتصادهای جهان، یعنی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، الگوبرداری کنند. با این حال بیشتر کشورهای دارای درآمد متوسط و پایین، آمادگی بهره گیری از اغلب نهادهای اروپای غربی یا آمریکای شمالی را ندارند، یا آنکه چنین نهادهایی اگر به این اقتصادهای با درآمد اندک یا متوسط منتقل شوند، کارکرد بسیار متفاوتی خواهند داشت.
در بسیاری از جوامع، ظرفیت خشونت ورزی نهان است؛ یعنی در اکثر سال ها سازمان ها عموما از خشونت اجتناب می ورزند، اما گاهی آن را ابزاری سودمند برای پیگیری اغراض خود می یابند. جوامعی که در سایه ی خشونت زندگی می کنند بخش اعظمی از تاریخ بشریت و اکثر جمعیت امروز جهان را تشکیل می دهند. ترتیبات اجتماعی با ایجاد انگیزه برای اشخاص قدرتمند جهت همکاری به جای نزاع مانع از توسل به زور می شوند.